باز امشب دل ِ من غرق ِ گله شد بی تاب و بی رمق
بی حوصله شد
دردا که دوری دردا ای آرزوی ِ فردا تو بیا تو بیا
نداری خبر زحال ِ من نداری
که دل به جاده میسپاری
سر ندارد این شب ِ تار
مرا به خاطرت نگهدار
مرا به خاطرت نگهدار
سر ندارد این شب ِ تار
مرا به خاطرت نگهدار
با توئم! پنجره هان رونق این خانه چی شد؟!
آن زن ِ دیوانه که رفت
آن مردک دیوانه چه شد؟!
از مرد ِ شب آواره بگو بگو خورشید ِ شبش کجاست؟!
ازر تسبیخ ِ عاشقانه ها بگو
بگو دانه به دانه چه شد؟!
.
آه خواب آلودگی بی تو در چشم ِ عاشق نیاید
تنها ماندم کسی جز تو شاید
نه شاید که آید
پیدا شد
شعله کن جام ِ پروانه را عمر ِ دیوانه دیری نپاید
ما کار پدرمون طوری بود که باس از ماه پیش شایدم 2ماه پیش برنامه ریزی میکردیم واسه سفر... اینا میفهمیدن سفرشونُ با ما هماهنگ میکردن... مام که دیگه نمیشد جابجا کنیمنوشته اصلی توسط Hadi 0021
منم این مورد برام پیش اومده اه واقعا سفرو تفریح رو زهر مار میکنه برات کلا وسواس یه نوع مریضیه .........
یه بار که با هم رفتین دیگه چرا شده 2 بار ؟ به خانواده میگفتی جون من اینارو با خودمون نیاریم مشهد مخصوصا این شوهر خاله نکبت
خلاصه که قضیه مار و پونه بود
اره دیگه... پس هرچه زودتر قال قضیه کنده شه بهتر...دیر و زود داره سوخت و سوز نداره.. بلاخره میکنه
ببینم چه میکنی
هر روز بدتر از دیروز هرچقدر که میگذره دل آدما سخت تر میشه زمونه بی رحم تر میشهبد رقم هوای قدیما رو کردم... نه که باز بچه بشما... فقط همه چی قدیمی بشه.........قدیم
ایشالا
حسین چ خبر ؟ خوبی ؟ببینم چه میکنی
الانو بچسب که 10 سال دیگه اینم میشه قدیمبد رقم هوای قدیما رو کردم... نه که باز بچه بشما... فقط همه چی قدیمی بشه
گفتم سرتُ گذاشتی رو شونه هام خوابت گرفت
باز امشب دل ِ من غرق ِ گله شد بی تاب و بی رمق
بی حوصله شد
دردا که دوری دردا ای آرزوی ِ فردا تو بیا تو بیا
نداری خبر زحال ِ من نداری
که دل به جاده میسپاری
سر ندارد این شب ِ تار
مرا به خاطرت نگهدار
مرا به خاطرت نگهدار
سر ندارد این شب ِ تار
مرا به خاطرت نگهدار
اگه امشب بتونم از این البوم با ستاره ها بگذرم چارتار پخش میکنم...
در حال حاضر 186 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 186 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
