××× بـــــا جــنبـه هـــا ×××

[rebasss]

من فک می کردم مالک ما فقط حروم/ زادس / دقیقا هر سال 100 تومن می کشه رو اجاره خدا لعنتش کناد

100 تومان چیه دادا اینجا کمه کمش خیلی باهات حال کنه یه تومان میکشه رو اجاره ، تازگیا یاد گرفتن کل اجاره رو همون اول میخوان ، دیگه رسما گندشو در آوردن ؛ عین سگ میدویی از تمام تفریحاتو گردشت میزنی موقع تمدید قرارداد هر چی جمع کردی رو باید دو دستی تقدیم مالکا بکنی چون کل اجاره رو پیش میخوان ...
دلت خوشه ها ، خدا اگه بخواد کسی رو هم لعنت بکنه منو تو هستیم در باقی موارد کاری از دستش بر نمیاد ...

[MaSiHa]

100 تومان چیه دادا اینجا کمه کمش خیلی باهات حال کنه یه تومان میکشه رو اجاره ، تازگیا یاد گرفتن کل اجاره رو همون اول میخوان ، دیگه رسما گندشو در آوردن ؛ عین سگ میدویی از تمام تفریحاتو گردشت میزنی موقع تمدید قرارداد هر چی جمع کردی رو باید دو دستی تقدیم مالکا بکنی چون کل اجاره رو پیش میخوان ...
دلت خوشه ها ، خدا اگه بخواد کسی رو هم لعنت بکنه منو تو هستیم در باقی موارد کاری از دستش بر نمیاد ...

ی مشت عوضی که فقط پول واسشون مهمه و می دونن مستاجر به هر سازشون می رقصه / در کل هر روز گندتر از دیروز / آیندمون چی میشه کسی نمی دونه

[Dark Silence]

زده حال زدن دیوسا شیلتر کردن

[R A S O O L]

100 تومان چیه دادا اینجا کمه کمش خیلی باهات حال کنه یه تومان میکشه رو اجاره ، تازگیا یاد گرفتن کل اجاره رو همون اول میخوان ، دیگه رسما گندشو در آوردن ؛ عین سگ میدویی از تمام تفریحاتو گردشت میزنی موقع تمدید قرارداد هر چی جمع کردی رو باید دو دستی تقدیم مالکا بکنی چون کل اجاره رو پیش میخوان ...
دلت خوشه ها ، خدا اگه بخواد کسی رو هم لعنت بکنه منو تو هستیم در باقی موارد کاری از دستش بر نمیاد ...

صـــــــــــــــابر

[R A S O O L]

خانم منشی چه بی رحمانه زیبایی

[rebasss]

ی مشت عوضی که فقط پول واسشون مهمه و می دونن مستاجر به هر سازشون می رقصه / در کل هر روز گندتر از دیروز / آیندمون چی میشه کسی نمی دونه

خداییش من یه مغازه دیگه دارم که مالکش تو عامریکا زندگی میکنه ، یه زن و شوهر مسن هستن ولی انقده باحالن که نگو دادا ، پارسال اومده بود گفت من که سال دیگه ایران نمیام دو سال دیگه عید میام ، شاید خانومم اردیبهشت بیاد اگه نیومد که هیچی هر وقت اومدم تمدید میکنیم و این حرفا ، بعد بهم گفت نگاه تو عامریکا مالک و مستاجر یه قرارداد مینویسن بعد زیرش مینویسن هر سال موقع تمدید قرارداد ده درصد به مبلغ قرارداد اضافه میشه ، منم با تو میخوام همینجوری قرارداد ببندم ، منم که از خدام بود درجا قبول کردم ، رو دم همه هم موند که عجب مالکی دارم.
میخوام بگم اینا که ادعای مسلمونی دارن و تا حرف از اسلام و دین میزنی رگ گردنشون باد میکنه میخوان جرت بدن انقدر بی رحمن هر سال دو برابر میکنن اجاره مستاجر بدبختو ، اونا که خدا ندارن و اگرم دارن یه گوش هاز زندگیشون هست به عنوان یه عقیده شخصی و از نظر این اساتید اونا کلا همشون جهنمی هستن چطوری با مستاجراشون رفتار میکنن و چقدر قانونی عمل میکنن و اضافه نمیگیرن ، حالا یه هزارم درصد فکر کن اینا بقول خودشون میرن بهشت ، اونا هم همه از دم میرن جهنم ....

[Dark Silence]

منم یه دفعه چشمم منشی شرکت ADSL درنا سمنان رو گرفته بود تحقیق کردم دیدم صاحاب داره رکب خوردم

[rebasss]

صـــــــــــــــابر

[rebasss]

یکی بود بکی نبود .. غیــر از رسول اونکاره هیچکس نبود ...
روزی روزگــاری در شهــره خرابه ای بنامه لاهـــه خــانواده ای فقیــری زندگی میکردند ... این خــانواده در چــاله میدان زندگی میکردند و ذاغــه نیشین بودن ... پــدر خــانواده .. ســـاقی عرق سگـی بود ...
مــــادر خــانواده هم به شغــل شریفــه جنــ.د گــ ی مشغــول بود ..
دختــر خانواده همــ بزنم به تختــه کلا تو فـــازه بده بســتون بود...
عــــاما داستان مــا در مورد پســر این خانواده بود .. کسی نیست جــزء پتـــروس .. معروف به پتروس اُوبـ.ـی ... بچــه ای دیــ.وث و تــُخسی بود ... از اون کــ.ونده پوروهــا ...
یه شب که دید مــادرش دوست پسرشو آورده خونه و در حــال دخــ.ول هستند .. برایه راحتی مادرش از خانه زد بیرون ...
همینجوری رفت و رفت تا گروهی از ارازل اوبــاش پایینو دید ...
پتروس رو خفت کردن ...
بــردن لــب ســـَـــد .. چون ویـــو view قشنگی داشت ....
بچه های پایین دانــه دانــه به نظــم و ترتیب کیــ.ـون پتروس گذاشتن ..
همون لحظــه صدایه فرت فرتی اومد .. همه دیدن این ســـَـــد سولاخ شده ناکس ... همه از محل حادثه فرار کردن که نکنه ســَـــد بترکه و اینارو به گــ.ا بده ...
پتــروس که موقعیت رو طلایی میدید و هیچوقت کردن رو تجربه نکرده بود ... با یه حرکت آکروباتیک شــ.ومبول خودرا فرو کرد تو سولاخ ســـَـــد ...
حــالا هی میخواد در بیاره و نتونست ...
اونقد جیغ زد تا مردم ریختن و این وضعیت پتروس رو دیدن ...
اون موقع بود که فهمیدن .. پتروس اوبــ.ی جـــون همرو نجــات داده ...
چندی بعــد شــ.ومبول طلایی پتروس نماد مهمی شد تو کشور و میدان ها .. استادیوم ها و بلوار ها را بنام پتروس شــ.ومبولی نامگذاری کردند ..

[R A S O O L]

منم یه دفعه چشمم منشی شرکت ADSL درنا سمنان رو گرفته بود تحقیق کردم دیدم صاحاب داره رکب خوردم

بد بختی من اینه که مال من بی صاحاب افتاده داری حیف و میل میشه