گريه مو، نه ولي بهش اول آشنائيمون گفتم آخه خانوادمم ميدونستن البته فهميدن يه درگوشي و كلي حرف و يك هفته از سركار رفتنم محروم شدم آخرشم هيچي به هيچي گذاشت رفت انگليس
اون زمان مثل الان نبود كه همه چيز عادي باشه و هر روز يكي جاي يكي ديگه رو بگيره عشقم حرمت داشت