حالا جرات دارين از نقلاي من ايراد بگيرين
ميلاد جون اميدوارم عملت موفقيت آميز باشه و راضي از بيمارستان بيرون بياي عزيزم
کشور ی رامیشناسم که ،
ریختن “کنجد” روی “بربری”
برای مردمانش یک “آپشن” محسوب می شود...!
درآن کشور مردمش بجای حل مشکلاتشان
سعی می کنند به بهترین شکل ،
خود را با آن تطبیق دهند...!
درآنجامردم،
خانه روبه آفتاب را گرانترمی خرند
و بعد با هفت لایه پرده ،
تمام پنجره ها را می پوشانند!
جالب است که درآن کشور
یک دختر کنار خیابان میتواند
عامل اصلی یک ترافیک سنگین باشد...!
درآن کشوراگر که آدمهادلشان بگیرد،
باید بروند قبرستان، بیمارستان، تیمارستان یا
آسایشگاه سالمندان...!
تا بفهمند غمهای بزرگتری هم هست،
نکند که دلشان هوای شادی کند…!
وهمه در آنجا،برای هر تغییر و هر اتفاقی،
به دنبال منجیاند؛
دنبال هر کسی غیر از خودشان!
درآن کشور تفاوت بین شادی کردن و عزاداری را ،
تنها با دیدن محل برخورد دستها میتوان فهمید...!
از زندگی لذت ببر.....!!!!!
يه بار واسه يه بنده خدائي " الگو " شدم
كلا زندگيش با خاك يكسان شد!!!
از اون به بعد تصميم گرفتم هموم " درس عبرت " باشم!!!
در حال حاضر 67 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 67 مهمان ها)