تو میدونی و من میدونم و خونه
که این قربت همین امشب رو مهمونه
صبح فردا دوباره هر دومون رازی
از این تکرار بیهوده ازاین بازی
پی خوشبختی میگردیم پی فردا
میونه کاغذ و آهن تک و تنها
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
بریم حنابندون
تا نیمه شب...![]()
در حال حاضر 6 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 6 مهمان ها)