چنان میگه 85 90 انگاری میره به روش ارشمیدس حجمشُ حساب میکنهنوشته اصلی توسط Rasool24
توی ایستگاه راه آهن یه صحنه خیلی دراماتیک دیدم ! اونم 90 بود میفهمی 90
چنان میگه 85 90 انگاری میره به روش ارشمیدس حجمشُ حساب میکنهتوی ایستگاه راه آهن یه صحنه خیلی دراماتیک دیدم ! اونم 90 بود میفهمی 90
چشم های من توی تیزبینی مثل عقابهچنان میگه 85 90 انگاری میره به روش ارشمیدس حجمشُ حساب میکنه
البته از این عقاب جقی ها
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]یعنی هلاک این رک بودنتم
یه طنز بهمن مفید و مرتضی عقیلی تو یوتیوب هست نمیدونم دیده باشی یا نه پیشنهاد میکنم حتما اونو ببین چون واقعا من حرفی ندارم
زیاد هست کدومش؟
یعنی همون لحظه ای که دکتر توی اتاق عمل زیر دست جراح وضعیت خطری میخواد تورو بی هوش کنه میگی نه آقای دکتر بزار به چیزی که تو ذهنمه 5 مین فکر کنم خودمو تقویت کنم اونوقت شما بی هوش کن
آخه مگه میشه بیخیال 85 و 90 شد ؟؟ نه ! وافعا میشه ؟؟
همین که یاد بگیری باهاش تایپ کنی "خانم پرستار چه بی رحمانه زیبا بودی" کافیِکیبورد بریلدهنت سرویس
من می ترسم بی هوش نکنه و از بی حسی استفاده کنه وسط جراحی سالار بیدار شهیعنی همون لحظه ای که دکتر توی اتاق عمل زیر دست جراح وضعیت خطری میخواد تورو بی هوش کنه میگی نه آقای دکتر بزار به چیزی که تو ذهنمه 5 مین فکر کنم خودمو تقویت کنم اونوقت شما بی هوش کن
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
اسم داستانش اعلام خبر ِ
دخلی به تیزبینی نداره... اخه تو که تنها ممه ای که توی عمرت دیدی واسه همکلاسی چاقالوت بوده از کحا میدونی 85 چقدرِ 90 چقدر؟چشم های من توی تیزبینی مثل عقابه
البته از این عقاب جقی ها
نابودم کردی
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
با جازه من برم چند تا رمان در مورد جامعه زحمت کش پرستاران بخونمشب خوش
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
در حال حاضر 188 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 188 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
