نوید سلام من آمدم؟
هوای چشای تو بارونیه
دریا تو چشم تو زندونیه
تو که میدونی چجوری عاشقتم
دیگه گریه چیه ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
مرا به عشق بپرورد شمس تبریزی
ز روح قدس ز کروبیان فزون باشم
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
فردا اگر ز راه نمی آمد من تا ابد کنار تو می ماندم،
من تا ابد ترانه ی عشقم را در آفتاب عشق تو می خواندم.
آمدمت که بنگرم
گریه نمیدهد امان ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 137 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 137 مهمان ها)