جوانی حسرتا با من وداع جاودانی کرد
وداع جاودانی حسرتا با من جوانی کرد
بهار زندگانی طی شد و کرد آفت ایام
به من کاری که با سرو و سمن باد خزانی کرد
قضای آسمانی بود مشتاقی و مهجوری
چه تدبیری توانم با قضای آسمانی کرد
شراب ارغوانی چارهی رخسار زردم نیست
بنازم سیلی گردون که چهرم ارغوانی کرد
هنوز از آبشار دیده دامان رشک دریا بود
که ما را سینهی آتشفشان آتشفشانی کرد
چه بود ار باز میگشتی به روز من توانائی
که خود دیدی چها با روزگارم ناتوانی کرد
جوانی کردن ای دل شیوهی جانانه بود اما
جوانی هم پی جانان شد و با ما جوانی کرد
جوانی خود مرا تنها امید زندگانی بود
دگر من با چه امیدی توانم زندگانی کرد
جوانان در بهار عمر یاد از شهریار آرید
که عمری در گلستان جوانی نغمه خوانی کرد![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
دختراي دهه ٦٠ هنوز ادامه تحصيل ميدن كه يكي با عشق پاك بياد بگيرتشون بعد متولدين ٧٧ به شيوه ي "بچسب،ول نكن" دارن ميرن سر خونه زندگيشون.
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
بسيارزيبا
""هفت پند مولوي""
شب باش : در پوشيدن خطاي ديگران
زمين باش : در فروتني
خورشيدباش : در مهر و دوستي
کوه باش : در هنگام خشم و غضب
رودباش : در سخاوت و ياري به ديگران
درياباش : در کنار آمدن با ديگران
خودت باش : همانگونه که مي نمايي..
: ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻧﮑﻨﯿﺪ:
ﺍﻭل ﺁﻧﭽﻪ ﻧﯿﺴﺘﯿﺪ…ﺩﻭﻡ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﻧﭽﻪ ﻫﺴﺘﯿﺪ…..
از کفر من تا دین تو ، راهی به جز تردید نیست !
دلخوش به فانوسم مکن ، اینجا مگر خورشید نیست ؟...
با حس ویرانی بیا ... تا بشکند دیوار من
چیزی نگفتن بهتر از ، تکرار طوطی وار من
بی جستجو ایمان ما از جنس عادت می شود
حتی عبادت بی عمل وهم سعادت می شود
با عشق آنسوی خطر ، جایی برای ترس نیست
در انتهای موعظه ... دیگر مجال درس نیست
کافر اگر عاشق شود بی پرده مومن می شود
چیزی شبیه معجزه ... با عشق ممکن می شود
مولانا
حمام فینم آرزوست ...!
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
خدایا!
آدمهای خوب سر راهم بگذار ... .
حس بسیار خوبیست هنگامی که در لحظه هجوم غم یا ناامیدی یا پریشانی؛
بی هوا کسی سر راه آدم سبز بشود...
کلامش؛ نگاهش؛ حتی نوشتهاش آرامش و شادی و امید بپاشد به زندگی.
فقط از دستِ خودِ خدا برمیآمده که آن آدم را،
یا کلام و نگاه و نوشتهاش را برای آن لحظه خاص سرِ راه زندگی ما بگذارد.
شاید یکی دیگر از دعاهای روزانه هم بتواند این باشد که خدایا:
من را هم از واسطههای خوبکردنِ حالِ بندههایت قرار بده...
در حال حاضر 53 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 53 مهمان ها)