من اصلا پاییز و زمستون کلا دلم نمیاد نخوابم یعنی ساعت 12 به بعد تمام خوابم ....نوشته اصلی توسط MaMaTiR
من همه فصلا ک.سخلی داشتم تا دلت بخواد
اما تابستون بیشتر بوده همیشه
من اصلا پاییز و زمستون کلا دلم نمیاد نخوابم یعنی ساعت 12 به بعد تمام خوابم ....من همه فصلا ک.سخلی داشتم تا دلت بخواد
اما تابستون بیشتر بوده همیشه
یعنی ببینم شبای بعد چه میکنیامن اصلا پاییز و زمستون کلا دلم نمیاد نخوابم یعنی ساعت 12 به بعد تمام خوابم ....
الان باور کن خوابم میاد همین الان ولی میگم نخوابم ولی میترسم شب دوباره خوابم بپرهیعنی ببینم شبای بعد چه میکنیا
اگه میخوای خوابت تنظیم بشه نخواب تا شب یا در حد 20.30 دقیقه بخوابالان باور کن خوابم میاد همین الان ولی میگم نخوابم ولی میترسم شب دوباره خوابم بپره
میدونم خودم یه کاریش میکنم دمت گرم
نوش جانمیدونم خودم یه کاریش میکنم دمت گرم
خب دیگه خوشحال شدم من برم بخوابمنوش جان
برو بمیرخب دیگه خوشحال شدم من برم بخوابم
برو بمیر
به دنبال خدا نگرد
خدا در جشنی که حیوانی قربانی میشود نیست..
خدا در بیشه ای که شکارچی پرسه میزند نیست..
خدا در پشت میله های زندان قفس پرندگان نیست..
خدا در نگاه منتظر حیوانیست که از تو گرمی میجوید
خدا در قلبیست که برای هر جانداری میتپد
خدا در دستانیست که حیوانی را نوازش میکند..
خدا آنجاست..
در جمع همه ی آفریده هایش..
الاغ پیری را که آب می دهی
گربه ای خیابانی که خوراک میدهی
توله سگ ولگردی که نوازش میکنی..
خدا در هیچ تور ماهیگیری نیست خدا در عطر خوش گیاهان است خدا در دکان قصابی نیست
خدا در زایش یک آهو بره است
خدا را در راهروی ساختمان هایی که حیوانات زنده در آن تشریح و نخاعی میشوند و در کشتارگاه ها جستجو نکن..آنجا اهریمن را خواهی یافت..
خدا آنجا نیست....
او جاییست که زندگی است و هر موجودی خوشبخت..
او جایی ست که حیوان درمانده ای نمانده
در نگاه ژرف گاو مادری است به گوساله اش
در نگاه بازیگوش یک خرگوش است..
خداوند زندگی را به ما نبخشیده است تا آن را برای خود و دیگران تباه کنیم
.. و سرانجام زمانی از من و تو خواهد پرسید: آیا زنده ای را زندگی بخشیدی؟
در حال حاضر 147 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 147 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
