نوشته اصلی توسط ehsan1361
به امور دربار و امپراطوری من کاری نداشته باش
به امور دربار و امپراطوری من کاری نداشته باش
اسم من از ياد تو رفت
اي آنکه در آينه اي
اين چهره ي خسته منم
اين آه سينه سوز من
ديوار سرد فاصله است
بين منو هم سخنم
فرياد من سکوت تو
لب تو باز و بي صدا
عروسکي به شکل من
غريبه اما آشنا
نگاه مات تو به من
مثل نگاه دشمنه
جسم تو گرمي نداره
مگر تنت از آهنه
سکوت تو يه فاجعه ست
براي هم صداي تو
شکسته در گلو چرا
طنين نعره هاي تو
تو که خود مني چرا
غريبه اي براي من
منو صدا نميکني
تو قاب سرد آينه
به سوگ من نشسته اي
منو رها نميکني
شکست لحظه لحظه ام
يه عادته براي تو
پرنده ي نگاه من
اسير در هواي تو
چرا تو که خود مني
سکوتتو نميشکني
به من چه ميکشي
تو قاب سرد آهني
تو غربت نگاه تو
که با نگاهم آشناست
يه دنيا حرف گفتني
ولي لب تو بي صداست
ولي لب تو بي صداست
ینی میکی تو خونه دانشجویی ک.ون لخت بخوابیم
دانشمند شب وقتِ خواب مشکی میپوشن؟ اصن لباس میپوشن؟
اونم زیرزمین...اونم کوچیک
درد
معلومه سایزش بزرگه هاینی میکی تو خونه دانشجویی ک.ون لخت بخوابیم
اونم زیرزمین
Blue gentleman of music
چقد نور آبی بهش میادمن میدونستم توماس استقلالیه
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
التِستَ الآواتار
کاملا واقعی و مستند جدی مینمایم عرضو
کسیو دیدی حداقل مدت دانشجوییش 8 سال باشه واسه کارشناسی ؟
من یه سال پشت کنکور بودم دوسال فیزیک خوندم ول کردم بعد سال سوم فیزیک همینجوری که داشتم طی میکردمش با در جا زدن خرداد ماه نرفتم سر امتحانا به جاش تیر ماه رفتم کنکور زبان دادم بعد ادبیات انکلیسی میخونم الانم اکه همت کنم و هر ترم 20 واحد پاس کنم سه سال دیکه فارغ میشم از تحصیل
ننه بزرکم میکه این لیسانس تو از مدت زمان زاییدن هفت تا بچه ی من بیشتر شده ها
بابام میاد تو اتاق میکه اِ تو هنوز اینجایی ؟
دیکه به جایی رسیده هرکی به بابام میکه بیا خونت کلنگیه بسازمش یا بیا بفروش یه خونه بهتر برو ...با عبارت * کو حالا بذار درس این مرتضامون تموم شه* در طرف میماله طوری که طرف مثه لامبورکینی دو دره میشه (حالا انکاری این داره خرج تحصیل منو میده )
ملت دیه آزادیشون به جایی رسیده ک.ون لخت میخوابنمعلومه سایزش بزرگه ها
بعد من تو خونه با شلوارک راه میرم بابام میکه من یه شب توگروهانی که بودیم با شورت خوابیدم روز بعد فرمانده اومد بم گفته آقای فولانی میگن با شورت میخوابی ؟
خواستم بکم بابا جان به من چه کل گروهان به انضمام فرمانده و ما یحتوی میخواستن در تو بذارن ؟
البته فک کنم همه بهش تجاوز کردن آخر سر آخه زمستون باشه یا تابستون پتو میندازه رو خودش
ویرایش توسط *_* : 09-25-2015 در ساعت 01:08 PM
در حال حاضر 153 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 153 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
