ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﻌﻠﻢ ﺟﻐﺮﺍﻓﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ .
ﭼﺮﺍ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﺍﻭﻝ ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺪﻥ ﺑﻌﺪ ﻣﯿﺒﺎﺭﻥ؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﻣﯿﺮﯼ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺍﻭﻝ ﻣﯿــ*ﺮﯾﻨﯽ ﺑﻌﺪ ﻣﯿﮕــ*ﻮﺯﯼ؟؟؟
ﺍﻭﻧﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺟﻐﺮﺍﻓﯽ ﺷﺪﻡ
ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﻌﻠﻢ ﺟﻐﺮﺍﻓﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ .
ﭼﺮﺍ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﺍﻭﻝ ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺪﻥ ﺑﻌﺪ ﻣﯿﺒﺎﺭﻥ؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﻣﯿﺮﯼ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺍﻭﻝ ﻣﯿــ*ﺮﯾﻨﯽ ﺑﻌﺪ ﻣﯿﮕــ*ﻮﺯﯼ؟؟؟
ﺍﻭﻧﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺟﻐﺮﺍﻓﯽ ﺷﺪﻡ
دختره اومده pv میگه میشه سکــ*س چت کنیم!!!"
گفتم چجوریه؟
گفت حرفای بد بزن حال کنیم!!"
منم گفتم: کیــ*رم تو کـ*س خارمادر جنــ*ده بی نامــ*وست
دیگ جواب نداد،
فک کنم ارضــ*ا شد
زود انــ*زالی داشت
ترانه علیدوستی بازیگر سینما و تئاتر ایران و دختر حمید علیدوستی بازیکن سابق تیم ملی فوتبال کشورمان با اشاره به حضور همسر هادی نوروزی، کاپیتان تیم پرسپولیس در مراسم تشییع پیکر شوهرش در ورزشگاه آزادی، در اینستاگرام خود نوشته است:
«زمانی که همسر هادی نوروزی به پیست تارتان ورزشگاه آمد، با فریاد خطاب به حاضران میگفت دیدید بالاخره به ورزشگاه آزادی آمدم ، اما ای کاش هیچ وقت نمیآمدم ، هادی من الان کجاست ، مرگ واقعیت دارد و همیشه تلخ است...اما این جمله، ورای آن حس شوم و آشنایی که از سوگ عزیزمان می شناسیم ، یکی از هولناکترین چیزهایی بود که در حاشیهی این حادثه تلخ شنیدم...پدرم عمری بازیکن و ملی پوش فوتبال بود، در اوج دوران جوانی و درخشش او حضور مادرم هنوز در ورزشگاه ممنوع نبود...اینکه همسر ورزشکار حق نداشت همنفس او در پیروزی و شکست کنارش باشد، اما اجازه دارد اولین بار چمن ورزشگاه را در روز از دست رفتن عزیزش لمس کند، یعنی ما مشکل بزرگی داریم، مشکلمان فرهنگی ست که در آن سوگ، جایگاه والاتری از حقوق ما و هم قدمی ما و مردانمان را دارد...به زنی که هرچه گشتم نام خودش را در اخبار پیدا نکردم ، صمیمانه این روزهای سخت را تسلیت می گویم.»
ﻣﻐﺰ ﻣﺜﻞ ﻣﻤــ*ﻪ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ ﺍﮔﻪ ﺍﺯﺵ ﮐﺎﺭ ﺑﮑﺸﯽ ﻭ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﺑﺎﻋﺚ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ
ﺍﻣﺎ ﺍﮔﻪ ﻭﻟﺶ ﮐﻨﯽ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺵ ﮐﻮﭼﯿﮏ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ ﻭ ﺑﺎﻋﺚ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﻭ ﺳﺮﺍﻓﮑﻨﺪﮔﯽ .
.
.
.
.
.
.
ﻣﺘﺨﺼﺺ ﻣﻐﺰﻭ ﺣﻠﻘﻮ ﻭ ﻣﻤــ*ﻪ .
مامانه به بچش میگه که عزیزم و قتی خاله اومد قشنگ میری جلو سلام میکنی میبوسیش بچهه میزنه زیره گریه میگه نه مامان من خاله رو بوس نمیکنم! مامانه میگه ا چرا عزیزم؟ بچهه میگه آخه دیروز که بابا میخواست بوسش کنه زد تو صورتش
خودمان را معرفی می کنیم تا شاید
بشناسیدمان ...!؟
ما آخرین نسل بازی های کوچه ایم!
نخستین نسلی که موسیقی را از رادیو ضبط کردیم!
فیلم را با ویدئو دیدیم!
و با دسته های آتاری ساعت ها
پای بازی های نه چندان پیچیده شاد بودیم !!!
ما آخرین نسلی هستیم
که بدون موبایل و لپتاب و فیس بوک و وایبر زندگی کردیم،
اما زندگی کردیم...
چای را با نگاهمان از کتری تا فنجان دنبال کرده ایم...
ما آخرین نسل قصه های پای کرسی هستیم!
آخرین گروه شب نشینی های پر از شادی ...
نشست هایی بدون وایبر و اینترنت...
دورهم هایی با یک دنیا تجربه ی کسب شده در آخر شب...
یک عالم دانش جدید..
آخرین نسل شب نشینی های گفتن از جن وغول.
پیاده رفتنهای مدرسه .
کیوسک تلفن عمومی سکه ای.پشت وانت نشستن تاشهر.مخفی کردن ویدئو داخل گونی.
دوربین عکاسی با فیلم ۳۶ تایی..
ما تنها نسلی هستیم
که مثل پاییز بین تابستان و زمستان
دو فصل متفاوت را تجربه کردیم!
فصلی با عشق!!
فصلی بدونه تکنولوژی!!
ما متولدین دهه های۴۰ و ۵۰ و ۶۰ هستیم.
نسلی که دیگر شبيهي نخواهد داشت...
نسلي پر از خاطرات ساده اما ناب....
( تقدیم به همه خوبان )
در حال حاضر 42 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 42 مهمان ها)