صفحه 3363 از 3874 نخستنخست ... 23632863326333133353336133623363336433653373341334633863 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 33,621 به 33,630 از 38738

موضوع: ××× بـــــا جــنبـه هـــا ×××

  1. #33621
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    9,086
    تشکر
    32,259
    تشکر شده : 15,200
    نقل قول نوشته اصلی توسط MaMaTiR نمایش پست ها
    شک نکن
    بهتری؟

    چی بگم والا... هر روز 14 تا قرص و کپسول، آخر شبی هم که با شیاف به خودمون تجاوز میکنیم، تهشم هیچی به هیچی... این کرم دیوث نمیمیره
    خودت چطوری؟ خوبی؟! خوش میگذره انشالله؟!
    نقل قول نوشته اصلی توسط tandis_m نمایش پست ها
    بايد جوابو ببرم پيش دكتر اگه اينم سالم باشه ديگه نميدونم چيكار بايد بكنيم
    بردی؟
    نترس انشالله که چیز خاصی نیست و راحت حل میشه!
    !?Who Cares؟!

  2. 2 کاربر مقابل از Malware عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  3. #33622
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    9,086
    تشکر
    32,259
    تشکر شده : 15,200
    صابر قهر کرده؟!
    !?Who Cares؟!

  4. 2 کاربر مقابل از Malware عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  5. #33623
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    نوشته ها
    34,586
    تشکر
    1,171
    تشکر شده : 8,100
    @[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] توهین به هیچکی نیست پاک نکن

    گفتم من عادت دارم که حرفامو بزنم بعد برم . حالا سرم خلوت شد و فرصت پيدا کردم که يه سري چيزاي ديگه رو هم بگم و برم دنبال زندگیم . حالا اين پُست هم ميخواد پاک بشه ( ولي من نميخوام توهين کنم و اين حرفاي آخرمه ) ولي من حرفامو ميزنم و اين پُست هم ميخوام در مورد اين يه سال و نيم و ... حرف بزنم فقط همين !
    خب هر کسي در زندگيش اشتباه ميکنه و منم اشتباه کردم که اومدم اينجا ! حالا توضيح ميدم چرا
    خوب من از چند سال پيش که رفتم سر کار ، همه ميگفتن که بايد زن بگيري علي الخصوص پدرم . هر صحبتي يا بحثي که ميشد آخرش ميرسيد به زن گرفتن من و منم زير بار نميرفتم ! البته به اين صورت نبود که بحثمون بشه و خداي نکرده به پدرم بي احترامي کرده باشم ولي تمام مسائل و بحث ها تحت الشعاع زن گرفتن من بود و البته مادرم حمايت ميکرد ازم و هوامو داشت
    اين موضوع ادامه داشت و حتي داداشم که کارمند بانکه وام برام جور نميکرد براي خريد خونه و ميگفت اول ازدواج بعد وام
    گذشت تا دي 92 که پُست گرفتم و فشار از طرف پدرم بيشتر شد ! نميدونم دختر فلاني و از اين حرفا ! منم ديدم ديگه نميشه و گفتم بايد دختر مورد علاقم رو پيدا کنم و ازدواج کنم . گذشت تا ارديبهشت پارسال که مادرم برام رفتن خواستگاري و منم اون شب نرفتم خونه و خوب تا چند هفته کسي باهام صحبت نميکرد و حتي دل و دماغ کار کردن هم نداشتم و همينطور ميرفتم ميشتم پُشت ميز و بعدش يه راست ميرفتم داخل اتاقم و بر ميگشتم .
    خوب به نوعي گوشه نشيني شروع شد و منم که از قبل اينکه فروم اين سايت زده بشه ميومدم اينجا . تا اينکه با بچه هاي اينجا آشنا شدم و حسين تاپيک جام جهاني رو زد و منم که دل و دماغ هيچ کاري رو نداشتم و ديگه برخورد پدرم و حتي مادرم بعد از شب خواستگاري مثه قبل نبود ، ميمودم اينجا . به قول امير 24 ساعته اينجا بودم ( البته دنبال کمبودام نبودم ) ! ميرفتم سر کار و تا ميومدم يه راست داخل اتاق و حتي غذا هم کمتر ميخوردم . از اون طرف ميديم مادرم ناراحته و غصه ميخوره ولي ميريزه تو خدش و پدرم هم ناراحت بود به روي خودش نمي آورد .
    حتي رفيقم بهنود گفت بياد پيش خودم و کارتم جوره و از اين حرفا .
    اينا همه گذشت و تا تير پارسال که داداشم با خانومش اومدن خونمون براي افطاري و بازم بعد افطار حرف رسيد به زن گرفتن من ! اما ايندفه بحث بالا گرفت و گفتن اين احمق که آدم نيست زن نميگيره ! بهم خيلي برخورد و گفتم حتماً بايد زن بگيرم
    البته تابستون پارسال هم يه دعوا کردم که همه در جريانيد و همش به خاطر همين اتفاق ها بود و ... تا اينکه با خانومم آشنا شدم از طريق يکي از دوستان و به خونوداه گفتم اول قبول نکردن ولي وقتي رفتيم خواستگاري مادرم پسنديد و ... خلاصه ازدواج کردم
    ميخوام بگم اگه من اومدم اينجا فقط به اين خاطر بود و اگه دعواي پارسال اتفاق افتاد به خاطر همين اتفاقات و فشارها بود
    خوب خداحافظي کردم و رفتم و دو ماه بعد برگشتم . گفتم خداحافظي ياد حرف صابر افتادم که گفت خداحافظي کردي تا همه بگن آ؛دم مهمي هستي !! نه داداش من تا حالا سه بار خداحافظي کردم ! يه بار شوخي با بچه ها بود وپارسال ، يه بار واسه اينکه ازدواج کردم و فکرشو نميکردم دوباره برگردم ، يه بارم به خاطر عذرخواهي و اينکه جنجال بخوابه !
    خوب خوشبختانه بعد ازدواج تموم مسائل وحل شده و رابطه با پدرم و دادشم خوب شد و داداشم وام جور کرد و ... خلاصه بعد از اينکه اومدم سر کار دوباره ياد اينجا افتادم و برگشتم چون ديدم خوب کارم يه جوري شده بود که وقت آزاد داشتم . تا اينکه بعد عيد دوباره يه سري مسائل پيش اومد و منم که زود عصباني ميشم و ... بقيشو هم که در جريان بودين که چي شد !
    خوب منم ديدم به خاطر اينکه جنجال تموم بشه گفتم يوزرم ديليت بشه و ديگه نيام ولي اين احسان صالحي يه يوزر ساخت به اسم من اراجيف گفت مجبور شدم بيام . حتي به نويدم گفتم من ميخوام برم و بارها همين تاپيک گفتم
    خوب اين شرح ما وقع بود که اگه نميگفتم و ميرفتم انگار يه چيزي سنگيني ميکرد . خوب اینا رو گفتم که بدونین برای چی میومدم ! الانم اعتراف میکنم اشتباه بود کارم البته از یه جهت خوب شد که با دختر مورد علاقم ازدواج کردم و الان از زندگیم خیلی راضیم خدا رو شکر
    بازم میگم آدم تو هر جایگاهی هست نباید خودشو کوچیک کنه و ... ...
    خوب حالا برسيم به حرفاي آقايون ! آقاي پوريا افاضات فرمودند که بنده رواني ام و بايد برم پيش روانپزشک و آقاي صابر فرمودند که متوهم هستم ! بنده در جوابشون ميگم چشم حتماً ميرم !!!!
    آقاي امين فرمودند که اينجا ديگه کسي بهت احترام نميزاره و برو و از اين حرفا ! در جوابشون بايد بگم که بنده از صبح تا عصر مهندس ميبندن به خيکم و مثلاً احترام ميزارم و همون کلمه معروف که احتياج ندارم به احترام در نت و فضاي مجازي
    ديگر دوستان هم اگه چيزي گفتم خاطرم نيست !
    حالا برسيم به اينجا که من اومدم اينجا شوخي کردم و يه عده فک کردن خبريه و هر توهيني که دلشون خواست بگن ! اينجا ديگه تقصير خودمه که اينکارو کردم و خودمو کوچيک کردم و به همه رو دادم !
    يه عده هم فرمودند که پولتو به رخ ميکشي و فخر ميفروشي در جوابشون بايد بگم بنده هيچ وقت نخواستم موقعيت شغلي و خانوادگيم رو به رخ بکشم ولي مجبور شدم اينجا اين کارو بکنم
    خوب خيلي چيزا ديگه فک کنم مونده بود که تايپ کنم ولي وقت نشد
    در آخر هم به صابر ميگم برگرده و باهاش کاري ندارم ( البته اين به خاطر اتفاقي هست که شنبه ميخواد برام رخ بده )
    من به اين سايت علاقه داشتم و دارم و جزئي از خاطرات منه ! آدم نوستالژي بازي هستم و هيچ وقت خاطرات يادم نميره . خوب البته آخرش تلخ تموم شد متاسفانه
    حلال کنين
    بدرود براي هميشه
    والسلام
    احسان تهراني
    16 مهر 94

  6. #33624
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    15,602
    تشکر
    248
    تشکر شده : 13,531
    نقل قول نوشته اصلی توسط tandis_m نمایش پست ها
    چرا كه نه؟

    دخي تو فكر اين چيزا نيست برو سراغ دخترعموهاي صابر راست ميگن ديگه
    مادرزن بازیتو نگه دار واسه عروست واسه من نمیشه ناسلامتی ترک هستیم هاچه تفاهمی مادرجان

    اتفاقا با دخی حرف زدم عقایدش کاملا با من هماهنگه برو یرهصابر بره با اونها بستنی بخوره +بعضیها

    چیو راست میگن هم سنهای من دارن تو هاوانا دختربازی میکنن



  7. 2 کاربر مقابل از Rasoulh111 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  8. #33625
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    15,602
    تشکر
    248
    تشکر شده : 13,531
    نقل قول نوشته اصلی توسط tandis_m نمایش پست ها
    عشق نويدِ خب
    غلط کرده اینم مثل رسول24 هرکی از راه میرسه عاشقش میشه



  9. کاربر مقابل از Rasoulh111 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  10. #33626
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jan 2008
    نوشته ها
    35,707
    تشکر
    48,688
    تشکر شده : 38,972
    نقل قول نوشته اصلی توسط Rasoulh111 نمایش پست ها
    چه ربطی داره الدنگ به ناموس
    عوضی مگه خودت بازیگر مورد علاقه نداری پاک کن اون عکسُ لامروت


  11. 2 کاربر مقابل از pirana عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  12. #33627
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    15,602
    تشکر
    248
    تشکر شده : 13,531
    نقل قول نوشته اصلی توسط pirana نمایش پست ها
    عوضی مگه خودت بازیگر مورد علاقه نداری پاک کن اون عکسُ لامروت
    من کلا هر کی خوشگل **** باشه بهش علاقه دارم

    ولی جدای شوخی تو ایران از هانیه و ترانه وطنازطباطبایی بیشتر خوشم میاد مخصوصا از ترانه یه جور چهره اش دلنشینه معصومیتی خاصی داره صداشم که عالیه



  13. کاربر مقابل از Rasoulh111 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  14. #33628
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    9,086
    تشکر
    32,259
    تشکر شده : 15,200
    البته بنده فک کنم گفته بودم روانشناس نه روانپزشک تا تشخیص بده چجوریایی! فکرم نمیکنم توهین کرده باشم! بهتم گفتم اصن شاید حق با تو باشه ولی پیش یه شخص بیطرف و صاحب عقل برو توضیح بده تا برا خودت مشخص شه مشکل چیست و از کیست! که بعدشم یه چی گفتی که یادم نیست ولی منطور این بود که افرادی مث من رو با توجه به موقعیتت و همون کلمه ی مهندس که پشتت میبندن به شخمت هم حساب نمیکنی و منم همین حرفت رو که اتفاقا استراتژی همیشگیم در مقابل خیلی از افراد من جمله تو هست که از دماغ فیل افتادن اجرا کردم یعنی انگاری وجود نداری!
    ولی حالا که دیدم با صابر بنده خدا هم در افتادی قطعا نظرم رو روانپزشکه!
    کلا در یک جمله با خودت درگیری! نمیدونم واقعا به من یا بقیه چه ربطی داره کی؟ چرا؟ کجا؟ و چجوری زن گرفتی؟ و این چه ربطی به این قضایا داشت!

    پ.ن: امیر اگه نوشتم توهین آمیز به نظرت بود میتونی پاک کنی یا خودم رو بن کنی! ابدا ناراحت نمیشم! هر کاری درسته بکن!
    !?Who Cares؟!

  15. 3 کاربر مقابل از Malware عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  16. #33629
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    نوشته ها
    1,362
    تشکر
    6,883
    تشکر شده : 5,205
    بعد مدت ها خاطره بازی با عارمین

    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]


  17. 4 کاربر مقابل از MaSiHa عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  18. #33630
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    9,086
    تشکر
    32,259
    تشکر شده : 15,200
    اگه خواستی جواب بدی یا تهدید کنی یا... تگ کن یا نقل کن که ببینم! البته به این مورد هم توجه داشته باش که من در حدی نیستم که بخوای حتی تهدیدم کنی! میدونی که خیلی کوچکتر از این حرفام!
    !?Who Cares؟!

  19. 5 کاربر مقابل از Malware عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


صفحه 3363 از 3874 نخستنخست ... 23632863326333133353336133623363336433653373341334633863 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 108 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 108 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •