رسول24 از وقتی از بیمارستان امده دیگه نمیاد نکنه پرستار جدید پیدا کرده
خیام که بود ...!؟
ایا خیام مسلمان بود؟
یکی از برجسته ترین فیلسوفان و دانشمندانی که تاریخ ایران تا به امروز به خود دیده است بدون شک خیام است
مقام علمی او تا به حدی بالاست که در هندسه اقلیدسی قضایای زیادی را اثبات کرد و در ستاره شناسی کارهای بسیاری کرد و تقویم جلالی را تهیه و تنظیم کرد و در جبر و مقابله و ریاضیات سرامد زمان خود بود تا جایی که امروز مثلث خیام - پاسکال و دو جمله ای خیام - نیوتن نام او را جهانی کرده است
ولی عقاید فلسفی خیام چه بود ؟
خیام یکی از اولین کسانی است که با نبوغ سرشار فلسفی خود ، مکتب فلسفی شکاکان را به اوج خود رساند
خیام در طول عمرش (یعنی در جوانی ، دوران مسنی ، دوران پیری) همیشه شکاک بود و هرگز به عقاید واپسگرای اسلام و قوانین مسخره و بیابانی ان اعتقاد نداشت و انرا مورد تمسخر قرار می داد
نکته جالب دیگر در مورد خیام این است که برخلاف بسیاری از بزرگان عقاید خود را در رباعیات خود به صراحت اورده است
ولی انجا نبوغ فلسفی خیام مشخص می شود که در 57 رباعی که قطعا برای اوست و در کمتر از 100 رباعی دیگر که به او نسبت داده میشود تمام عقاید فلسفی خود را اورده است و پای بنیادی ترین مسائل فلسفی را به میان کشیده و همه را به چالش کشیده است
خیام را میتوان یک مادی گرای تمام عیار و یک شکاک و ندانم گراو یک لذت گرای بالفطره که همیشه در شراب و مستی خویش غرق است و با نگاهی موشکافانه تر شاید اولین نیهیلیست تاریخ ایران نامید
خیام ماتریالیست میگوید :
شاهی بودم که جام زرینم بود
اکنون شدهام کوزه هر خماری
و یا میگوید :
در کارگه کوزهگری کردم رای
در پایه چرخ دیدم استاد بپای
میکرد دلیر کوزه را دسته و سر
از کله پادشاه و از دست گدای
**
در موارد زیادی قران و اسلام و اندیشه های انرا به ریشخند میگیرد:
گویند کسان بهشت با حور خوش است
من میگویم که آب انگور خوش است
این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار
کاواز دهل شنیدن از دور خوش است
گویند مرا که دوزخی باشد مست
قولیست خلاف دل در آن نتوان بست
گر عاشق و میخواره بدوزخ باشند
فردا بینی بهشت همچون کف دست
**
و یا خیام در موارد زیادی نشان میدهد اتئیست یا اگنوستیک میباشد و خدا را و دیگر مسائل بنیادی فلسفه را به چالش میکشد:
معلوم نشد که در طربخانه خاک
نقاش ازل بهر چه آراست مرا
می نوش ندانی ز کجا آمدهای
خوش باش ندانی بکجا خواهی رفت
چندین سر و پای نازنین از سر و دست
ز مهر که پیوست و به کین که شکست
ایدل تو به اسرار معما نرسی
در نکته زیرکان دانا نرسی
**
و در تمسخر خدا میگوید :
دارنده چو ترکیب طبایع آراست
از بهر چه او فکندش اندر کم و کاست
گر نیک آمد شکستن از بهر چه بود
ورنیک نیامد این صور عیب کراست
جامی است که عقل آفرین میزندش
صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش
این کوزهگر دهر چنین جام لطیف
میسازد و باز بر زمین میزندش
گر کار فلک به عدل سنجیده بدی
احوال فلک جمله پسندیده بدی
ور عدل بدی بکارها در گردون
کی خاطر اهل فضل رنجیده بدی
**
و اوج افکارش در نیهیلیسم خیام در سده 12 در اوج خفقان فکری اروپا و خاورمیانه پدیدار میشود:
چون نیست ز هر چه هست جز باد بدست
چون هست بهرچه هست نقصان و شکست
انگار که هرچه هست در عالم نیست
پندار که هرچه نیست در عالم هست
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود
آمد شدن تو اندرین عالم چیست
((آمد مگسی پدید و ناپیدا شد))
صادق هدایت این رباعی را اوج نیهیلیسم افکار خیام میداند
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش
بر مفرش خاک خفتگان میبینم
در زیرزمین نهفتگان میبینم
چندانکه به صحرای "عدم" مینگرم
ناآمدگان و رفتگان میبینم
#ادمین_مهدی0111 @[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]_friends_channel @[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]_Friends_bot @[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]_barmak
!?Who Cares؟!
در حال حاضر 102 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 102 مهمان ها)