ﯾﻪ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺷﺐ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺑﺠﺎﯼ ﺩﺭﺱ
ﺧﻮﻧﺪﻥ ﻓﻘﻂ ﺗﻘﻠﺐ ﻣﯽ ﻧﻮﺷﺖ ﻭ ﻫﯽ ﺗﺨﻢ
ﻣﺮﻍ ﺍﺏ ﭘﺰ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ
ﻓﺮﺩﺍ ﺍﻭﻝ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻫﯽ ﻣﯽ ﭼﺴﯿﺪ ﻧﺎﻇﺮ
ﺟﺮﺍﺕ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺑﺮﻩ ﺩﻭﺭ ﻭﺑﺮﺵ ..ﺍﻭﻧﻢ ﺗﻘﻠﺐ
ﻣﯿﮑﺮﺩ ...
ﺍﻻﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﺩﻧﺪﺍﻧﭙﺰﺷﮑﯽ ﻣﯿﺨﻮﻧﻪ
ﯾﻪ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺷﺐ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺑﺠﺎﯼ ﺩﺭﺱ
ﺧﻮﻧﺪﻥ ﻓﻘﻂ ﺗﻘﻠﺐ ﻣﯽ ﻧﻮﺷﺖ ﻭ ﻫﯽ ﺗﺨﻢ
ﻣﺮﻍ ﺍﺏ ﭘﺰ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ
ﻓﺮﺩﺍ ﺍﻭﻝ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻫﯽ ﻣﯽ ﭼﺴﯿﺪ ﻧﺎﻇﺮ
ﺟﺮﺍﺕ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺑﺮﻩ ﺩﻭﺭ ﻭﺑﺮﺵ ..ﺍﻭﻧﻢ ﺗﻘﻠﺐ
ﻣﯿﮑﺮﺩ ...
ﺍﻻﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﺩﻧﺪﺍﻧﭙﺰﺷﮑﯽ ﻣﯿﺨﻮﻧﻪ
سلامنوشته اصلی توسط P!nk Rose
سلام نوید
به خدا درگیرم نمیدونی چه وضعیه
دو روزه اومدم بستری شدم هیچی هم معلوم نیست فعلا
دکترا هم فقط میگن روحیه تو حفظ کن :|
خب منم میخوام خبر داشته باشم چه وضعیه که گلایه میکنم دیگه
رفتی المان؟!!!
خب حفظ کن دیگه توام با اون ناخنات
دیشب تورا ز مستی،
تشبیه به ماه کرده ام
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ماه که ممه نداره، من اشتباه کردم
هم خوردنش خوبه هم ماليدنش
.
.
.
.
.
.
.
.
.
روغن زيتون رو ميگم
نه شايدم ممه رو ميگم
نميدونم والا شما آدمو گيج مى کنين
دخیا یه سوال .....
درصد مخ زنی با چس ناله بیشتر یا جک و اینچیزا
تکلیف منو معلوم کنید
عشق من و تو مانند..
میخ طویله‌ای می‌ماند
که هیچ خری قادر به کندن آن نیست...
اینم عاشقانه‌ی من...
میخواستم برم حموم مادرم گفت صابون نداریما
یهو از دهنم در رفت گفتم عیب نداره با شامپو میزنم
الان دو هفته ست تو سن 24سالگی
دارم با بابام میرم حموم
میدونین صبحها با چه صدایی از خواب پا میشم؟؟
اذان ظهر
هیتلر: من در جنگ هایی که کردم جان 300 هزار نفر را گرفتم...
ناپلون: من در خلال جنگ هایم سر 50 هزار نفر را جدا کردم...
ژولیوس سزار: من جسم ۷۰ هزار از اسیرانم را سوزاندم...
کالی گولا: من ۲۰۰ هزار نفر را کشتم و دستانشان را قطع کردم...
مدیر عامل سایپا: جمع کنین بابا ...!
روانشناسه دیشب گفت جوری زندگی کنید که انگار روز آخر عمرتونه
امروز به حرفش گوش کردم و
دو پرس کوبیده
وسه کیلو نون خامه ای
و سه تا چایی با یک کیلو باقلوا خوردم
الان حالم یه جوریه انگار که واقعا روز آخر عمرمه
خیر نبینه به حق پنج تن
در حال حاضر 183 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 183 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
