از تبریز خبر رسیده که شهر بدجوری شلوغ شده
.
.
.
.
.
.
.
آخه همین الان اعلام کردن یوونتوس و بارسلونا دو - دو مساوی شدن و تراکتور سازی قهرمان اروپا شده
از تبریز خبر رسیده که شهر بدجوری شلوغ شده
.
.
.
.
.
.
.
آخه همین الان اعلام کردن یوونتوس و بارسلونا دو - دو مساوی شدن و تراکتور سازی قهرمان اروپا شده
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
ویرایش توسط R A S O O L : 06-08-2015 در ساعت 08:13 PM
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
دیالوگ های فیلم سوته دلان با بازی بهروز وثوقی در نقش مجید و جمشید مشایخی در نقش داش حبیبب
اگه تا حالا ندیدید پیشنهاد میکنم حتما" ببینید خیلی قشنگه ثانیه به ثانیش خندس
داش حبیب: باز زیر پل رفتی چیکار پسر؟
مجید: جوب گردی.
داش حبیب: خودتو شل کن.
مجید: من که شل خدایی هستم، یه زنجیر جستم نیم زر، حظ کن، آلمانیه!
داش حبیب: چرا نیومدی در دکون؟
مجید: امروز جمعه اس تعطیله!
داش حبیب: امروز دوشنبه اس، خیلی داریم تا جمعه.
مجید: نخیـــــــــــر! تو اون تقویمه که آقام اون سال عید خودش با دست خودش بهم عیدی داد امروز جمعه اس
داش حبیب: اون تقویم باطله ست.
مجید: واسه من جمعه جمعه آقامه، شنبه شنبه آقامه، خواه مرده خواه زنده. جخ تقلید مرده جایزه، آقا میگه بالا منبر.
مجید [رو به خودش]: چشم شیطون کر توپّ توپّم، این مالو منال مفتی همچین هلو برو تو گلو گیر نیومده، حاصل یک عمر جوب گردیه. آقامون ظروفچی بود، خودمون شدیم جوبچی، آقا مجید ظروفچی جوبچی، میخ زنگ زده، زنجیره زنگ زده ، تارزان زنگ زده، ساعته زنگ زده، حواستو جمع کن ساعت زنگ زده دیگه زنگ نمیزنه چون زنگاشو زده...
والا اینجور که معلومه من نقش جنازه رو ایفا میکنم ، مث اینکه قراره با ترازو خمیر بشم ، اطلاعات تکمیلیشو باید از خود آزاده که بازیگر نقش اول هس بپرسی .
پوزخندم میزد یا نه؟
من بجاش بودم ادکلن بدست بیرون مغازه منتظرت میموندم
والا ، فقط تو چیزای خوب حقوق برابر میخوان ، اصن یه وضی .
گرفتاریم اصن ای بابا ای بابا ...
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
از بستر مهتاب و می از دنج رویا و هوس
تو رفتی و نجات من از خودکشی یه معجزه ست
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 135 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 135 مهمان ها)