صفحه 596 از 3874 نخستنخست ... 9649654658659459559659759860664669610961596 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 5,951 به 5,960 از 38738

موضوع: ××× بـــــا جــنبـه هـــا ×××

  1. #5951
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    تا دو سال پیش فقط یه معروف داشتیم الان همه بازیکنامون معروفن
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  2. 14 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  3. #5952
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    35,920
    تشکر
    13,137
    تشکر شده : 22,290
    دفتر دوشنبه های بی کسی ...
    یکی هم بود
    که پنجره جمع می‌کرد
    تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...


  4. 5 کاربر مقابل از Milik عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  5. #5953
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    داییم تازه نامزد کرده بعد خانواده خانمش اینا خیلی پولدارو باکلاسن
    /
    چند روز پیش خواهر خانمش/ داییم و مادر بزرگم اینارو دعوت کرده بود رستوران برای صرف شام
    مادر بزرگم مریض بود نمی تونست بره بابا بزرگمم ک کلا حال نمی کنه با این سوسول بازی ها
    بعد داییم اومد از من خواهش کرد ک باهاش برم ...
    گفتم خو از داداشات ببر
    گفت نه اونا خز بازی در میارن عابروم میره.... باز تو با کلاسی تیپت به روزه
    خلاصه تیپ زدیم و با داییم رفتیم واسه شام
    داییم کلی تو راه داشت بهم می گفت ک چیجوری غذا بخورم
    مثلا اگه کباب اوردن کباب رو یه تیکه بزن سر چنگال یکم مکس کن بعد بذار دهنت با دسمال دوره لبتو پاک کن
    نوشابه اگه اوردن تو همون قوطیش نخور بریز تو لیوان :|
    خلاصه داشت
    کــ.ونه
    خودشو پاره می کرد :))) (3سال از خودم کوچیکتره)
    رسیدیم رستوران / سر میز شام / 6 نفر بودیم
    من +داییم + خانمش +خواهر خانمش + باجناقش + خواهر باجناقش
    (خواهر باجناقش عجب چیزی بود ولی حیف ک خیلی فیسو بود )
    خلاصه غذارو اوردن
    اووووووووف چه غذاهاییی
    اولین بار بود اون همه غذا یه جا می دیدم :))))
    دایی لاشــ.یم در گوشم گفت جوون هر کی دوس داری زیاد نخور ٔابروم میره بعد اینجا میبرمت خودم رستوران :|
    اخه من یکم دیر سیر میشم :|
    خلاصه شروع کردیم به خوردن
    همون اول کاری خانم داییم گفت اقا صابر براتون نوشابه بریزم ؟؟
    گفتم مرسی بریزین
    همین ک نوشابه رو خوردم سک سکم گرفت
    هر سک سکیه ای ک می زدم داییم بچاره سرخ میشد
    خلاصه یکم ماهی گذاشتم تو بشقاب
    اول خواستم با نون بخورم
    داییم اشاره کرد ک با چنگال خالی خالی بخور :| خو اخه ادم سیر نمیشه ک خالی خالی
    خلاصه داشتم خالی می خورم ک یهو احساس کردم یه چیزی فرو رفت تو گلوم
    ماهی رو با تیغش قورت داده بودم
    مجبور شدم هر چی تو گلوم و شیکمم بود بالا بیارم رو میز شام
    همه عابرو داری کردن گفتن چیزی نیست الان می گیم بیان تمیز کنن ولی این خواهر باجناق داییم
    جــ.نده
    خانم گفت اه حالم بهم خورد
    گذاشت رفت توالت
    داییم هم ک همون لحظه صحنه رو ترک کرد :| خو چیکار می کردم :|
    تیغ ماهی بره تو گلوم ؟؟؟
    خلاصه کاری ندارم داییم تا خوده خونه گریه کرد ک عابروم رفت بد بخت شدم
    همه اینارو گفتم ک فقط یه نتیجه اخلاقی بگیریم : ادم باید با هم سطح خودش وصلت کنه
    اگه این اتفاق تو فامیلای خودمون می افتاد نه تنها به راحتی تف می کردم بیرون ماهی رو بلکه بعد تف کردن تیغش رو پیدا می کردم دوباره ماهی رو می خوردم :)))
    آخه میدونین ماهی خیلی دوس دارم :))
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  6. 15 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  7. #5954
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    1,433
    تشکر
    1,156
    تشکر شده : 2,748
    نقل قول نوشته اصلی توسط rebasss نمایش پست ها
    همین ک نوشابه رو خوردم سک سکم گرفت
    هر سک سکیه ای ک می زدم داییم بچاره سرخ میشد
    خلاصه یکم ماهی گذاشتم تو بشقاب
    اول خواستم با نون بخورم
    داییم اشاره کرد ک با چنگال خالی خالی بخور :| خو اخه ادم سیر نمیشه ک خالی خالی
    خدااا سیرت کنه


  8. 4 کاربر مقابل از MAVI عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  9. #5955
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    1,433
    تشکر
    1,156
    تشکر شده : 2,748
    من برم بخسبم


  10. 3 کاربر مقابل از MAVI عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  11. #5956
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jan 2008
    نوشته ها
    35,707
    تشکر
    48,688
    تشکر شده : 38,972
    بریم آخرین امتحانمونم بدیم و بیایم


  12. 3 کاربر مقابل از pirana عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  13. #5957
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    1,433
    تشکر
    1,156
    تشکر شده : 2,748
    نقل قول نوشته اصلی توسط pirana نمایش پست ها
    بریم آخرین امتحانمونم بدیم و بیایم
    برو بزن تو گوش آخریش رفیق ایشالا موفق باشی


  14. 3 کاربر مقابل از MAVI عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  15. #5958
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    1,433
    تشکر
    1,156
    تشکر شده : 2,748
    عه راستی سره صوبه

    به نام خدا

    آغاز می کنیم یه روز قشنگ دیگه رو کنار دوستای خوب



  16. 5 کاربر مقابل از MAVI عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  17. #5959
    فعال
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    5,589
    تشکر
    8,347
    تشکر شده : 20,562
    امروز تو یه نشریه خوندم:
    ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻣﭻ ﺩﺳﺖ ﺗﺎ ﺁﺭﻧﺞ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﻒ ﭘﺎﺳﺖ؟
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺑﮕﯿﺮﻡ،ﺍﻭﻟﺶ ﻭﺿﻮﻡ ﺑﺎﻃﻞ ﺷﺪ ،ﺑﻌﺪ ﺧﺸﺘﮑﻢ ﭘﺎﺭﻩ ﺷﺪ،ﺑﻌﺪ
    ﮐﻤﺮﻡ ﺭﮒ ﺑﻪ ﺭﮒ ﺷﺪ !!!!
    ﺍﻻﻧﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺷوﺮﺗـــ*ﻤﻮ ﻣﯿدوزم
    ﺧﯿﺮ نبينين ايشاالله








  18. 10 کاربر مقابل از P!nk Rose عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  19. #5960
    فعال
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    نوشته ها
    5,589
    تشکر
    8,347
    تشکر شده : 20,562

    دیدم همه رقمه دارن کونــ*تون میزارن هیچکس هیچ عکس العملی نشون نمیده.....
    .
    .






















    .
    ما هم یه لاپــ*ایی کردیم دیگه... (رییس بانک ملی)








  20. 10 کاربر مقابل از P!nk Rose عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


صفحه 596 از 3874 نخستنخست ... 9649654658659459559659759860664669610961596 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 65 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 65 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •