اونجا مجمع چاوشیون ـه، اینجا مجمع باجنبیون!
در جایی اشاره نشده که واسه آقایونه:
ارجمند
لغت نامه دهخدا
ارجمند. [ اَم َ ] (ص مرکب ) مرکب از ارج و مند، چه ارج قدر و قیمت و مند کلمه ایست که دلالت بر داشتن کند مثل دولتمند و سعادتمند. (از فرهنگی خطی ). باارج . باارزش . صاحب قیمت . (غیاث اللغات ). قیمتی . (آنندراج ). ثمین . گرانبها. (آنندراج ). پُربها. (اوبهی ). نفیس