زینگ زینگ زینگ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
- كوشا جان دوس دخترت!
-دوس دختر؟!
-بله! از وقتی کوشارو كانون ثبت نام کردم با خواهر پشتیبانش ریخته رو هم....
-فایده ای هم داره؟
-میبینی که دیوثـتر شده!
زینگ زینگ زینگ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
- كوشا جان دوس دخترت!
-دوس دختر؟!
-بله! از وقتی کوشارو كانون ثبت نام کردم با خواهر پشتیبانش ریخته رو هم....
-فایده ای هم داره؟
-میبینی که دیوثـتر شده!
,𝕷𝖎𝖋𝖊 𝖜𝖔𝖚𝖑𝖉𝖓'𝖙 𝖇𝖊 𝖘𝖔 𝖕𝖗𝖊𝖈𝖎𝖔𝖚𝖘 𝖉𝖊𝖆𝖗"
".𝖎𝖋 𝖙𝖍𝖊𝖗𝖊 𝖓𝖊𝖛𝖊𝖗 𝖜𝖆𝖘 𝖆𝖓 𝖊𝖓𝖉
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
خب اصن بچه دار شدن چه کاریِ؟ پول در میاریم زندگی ـمون آسون میشه تفریحامونم 2نفره انجام میدیم
قبول دارم... نمیگم کار نکنه... میگم به عنوان پدر بچه ترجیح میدم اصلا بچه ای به وجود نیارم
دوستای زیادی داشتم که وقتی میفهمیدن مادرم خانه دارِ میشستن باهام درد دل میکردن که خوش بحالت من اینطوریم و اونطوری... دوست ندارم بچه ی خودم یکی مثل اونا بشه که وقتی از مدرسه میاد خونه با یه خونه سرد روبرو بشه... بدون گرمای وجودی مادر...
یا مثل یکی از بچه های فامیل که در واقع پیش مادربزرگش بزرگ شد و یه روز به مامانش گفت: مامان تو رو هم دوست دارما ولی عزیزجون یه چیز دیگه ـس... و دل مادرش شکست و اونجا بود که فهمید با کار کردنش چی به سر این بچه آورده...
يه بار بابامو بردم دانشگاه گفتم همينجا تو حياط بچرخ تا من بيام.
بعد برگشتم ديدم نشسته زير آلاچيق با 7_8 تا دختر،
براشون چاي گرفته داره از خاطرات جوونيش تعريف ميكنه.
وقتي نشستيم تو ماشين چند تا كاغذ داده به من ميگه:
بيا برات شماره گرفتم ، فقط اين دو تا كه جلوش علامت گذاشتم شوهر دارنا !!!
در حال حاضر 15 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 15 مهمان ها)