@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] مخم رید شمارم اون ایرانولست آخرش 3405 داریش ؟
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] مخم رید شمارم اون ایرانولست آخرش 3405 داریش ؟
,𝕷𝖎𝖋𝖊 𝖜𝖔𝖚𝖑𝖉𝖓'𝖙 𝖇𝖊 𝖘𝖔 𝖕𝖗𝖊𝖈𝖎𝖔𝖚𝖘 𝖉𝖊𝖆𝖗"
".𝖎𝖋 𝖙𝖍𝖊𝖗𝖊 𝖓𝖊𝖛𝖊𝖗 𝖜𝖆𝖘 𝖆𝖓 𝖊𝖓𝖉
نوشته اصلی توسط PanterA
نکبت چه مشکلی ؟آره همونه هنوز شمارم، میرفتم تراشکاری این مدت تو شرکت گداختار از صبح ساعت 7 تا 5 غروب کیونم پاره میشد
یه سره سرپا پای دستگاه وای میستادم اون مواقعی هم که میومدم باران بیشتر با گوشی میومدم البته یه سری تاپیک آلبوم زدم اگه دیده باشی
به فاک رفتن نرسیدم اصن بیام برسم بهشون همون موقع بود دقیقاً که مشغول به کار شدم که دیگه سره یه سری مسائل زدم بیرون از شرکتاز خدمت که اومدم بهت پیام دادم جواب ندادی گفتم شاید شمارت عوض شده بعدشم تو باران دیدمت پهت پیام سر سنگین بودی....نمیدونم شاید من اشتباه کردم
اوه اوه الان سمنان نیستی؟ فردا کی آزادی بهت زنگ بزنم؟
0910 هست اولش
بزار شماره خودمو برات میفرستم تو یه تک بزن تا بیفته....
فشار کار بوده
اوه اوه الان سمنان نیستی؟ فردا کی آزادی بهت زنگ بزنم؟نه بابا پارسال اومدم وطن (اراک)
,𝕷𝖎𝖋𝖊 𝖜𝖔𝖚𝖑𝖉𝖓'𝖙 𝖇𝖊 𝖘𝖔 𝖕𝖗𝖊𝖈𝖎𝖔𝖚𝖘 𝖉𝖊𝖆𝖗"
".𝖎𝖋 𝖙𝖍𝖊𝖗𝖊 𝖓𝖊𝖛𝖊𝖗 𝖜𝖆𝖘 𝖆𝖓 𝖊𝖓𝖉
این همونه که رفت با هنگروید تو چاه0910 هست اولش
بزار شماره خودمو برات میفرستم تو یه تک بزن تا بیفته....
,𝕷𝖎𝖋𝖊 𝖜𝖔𝖚𝖑𝖉𝖓'𝖙 𝖇𝖊 𝖘𝖔 𝖕𝖗𝖊𝖈𝖎𝖔𝖚𝖘 𝖉𝖊𝖆𝖗"
".𝖎𝖋 𝖙𝖍𝖊𝖗𝖊 𝖓𝖊𝖛𝖊𝖗 𝖜𝖆𝖘 𝖆𝖓 𝖊𝖓𝖉
فردا غروب زنگ بزن که خواب نباشم نیس سحر خیزم جمعه ها تا بعد از ظهر خوابم
,𝕷𝖎𝖋𝖊 𝖜𝖔𝖚𝖑𝖉𝖓'𝖙 𝖇𝖊 𝖘𝖔 𝖕𝖗𝖊𝖈𝖎𝖔𝖚𝖘 𝖉𝖊𝖆𝖗"
".𝖎𝖋 𝖙𝖍𝖊𝖗𝖊 𝖓𝖊𝖛𝖊𝖗 𝖜𝖆𝖘 𝖆𝖓 𝖊𝖓𝖉
نوید، صابر، هادی، هدی، بچه ها ؟؟؟ پست بزارید شب جمعه ست ها ثواب داره
,𝕷𝖎𝖋𝖊 𝖜𝖔𝖚𝖑𝖉𝖓'𝖙 𝖇𝖊 𝖘𝖔 𝖕𝖗𝖊𝖈𝖎𝖔𝖚𝖘 𝖉𝖊𝖆𝖗"
".𝖎𝖋 𝖙𝖍𝖊𝖗𝖊 𝖓𝖊𝖛𝖊𝖗 𝖜𝖆𝖘 𝖆𝖓 𝖊𝖓𝖉
فاطما گل با ظرف غذا میره دم کارگاه کریم ...
کریم :
سلام عشقم خوبی حالت خوبه عزیزم !؟
چه کار خوبی کردی اومدی ، دوستدارم ، چه خوشگل شدی ، همیشه از این سوپرایزا بکن ...
کارگرای کریم : سلام زن داداش خوش اومدی ، دستت درد نکنه !
حالا تو ایران یه زن میره محل کار شوهرش ،
شوهر با اخم و داد و بیداد : (scream)(scream)(angry)
برای چی اومدی اینجا
موهاتو بکن تو
کی به تو گفت بیای اینجا
دوباره :
برای چی اومدی
برو خونه شب میام
این مانتو چیه پوشیدی
زود برو خونه .......
همکارای شوهر : عجب چیزی بود زنش ������������������������������
فردا همرو برام تعریف می کنی منم برات تعریف می کنمفشار کار بوده
پ.خ می کنم تا چند مین دیگه این مهمونا ول نمی کنناین همونه که رفت با هنگروید تو چاه
باشه فردا غروب عالیه یه شیشه گرفتم ودکا لیمویی فردا میخوایم اونو بزنیم غروب یا شب بهت زنگ می زنمفردا غروب زنگ بزن که خواب نباشم نیس سحر خیزم جمعه ها تا بعد از ظهر خوابم
دخدره ﭘﺴﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ :
،
،
،
،
ﺷﻤﻌﯽ ﻫﺴﺘﻢ
ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺗﺎﺭﯾﮏ
که ﮔﺮﻣﺎ ﻣﯿﺪﻫﻢ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﺳﺮﺩ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﺭﺍ ...
پسره ﮐﺎﻣﻨﺖ ﺩﺍﺩﻩ :
ﻓﻮﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭ� �
ﺣﺎﻻ ﺩﯾﮓ ﻫﯿﭻ گُهی نیستی!!!!
در حال حاضر 98 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 98 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
