عشق من ...
عشق من ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
نمیدونم چی بگم....
در رابظه با همین بحثتون من یه دوست دارم از هم خدمتی هام بوده بچه آذربایجان هست این بنده خدا تا خدمت تموم شد پیچید اومد تهران خونه رهن کرد مشغول به کار شد
الان سرویس کار هست ینی هم نصب وصیله های آشپز خونه این چیزا توی یه شرکت کار می کنه....صاحب این شرکت یه میلیاردر هست در حدی که میره تو شهرستان ها شهرک سازی می کنه اینا با توجه به فروش شوینده از این چیزا که دارن یه حقوق دارن خلاصه...اومد حقوق این بنده خداهارو نصف کرد بعدشم برداشت گفت کارگر چرا باید ماهی 3 تومن بگیره خلاصه زد حذفش کرد در حالی که اگه حذفش نمیکرد چیزی ازش کم نمیشد شاید مسخره باشه اما حقوقش این ماه با احتساب بیمه کسر شده 60 هزار تومن بود فقط همون بورسانت وقتی هم اعتراض کنن میگن نمیخوای برو بیرون..گفت چند تا از قدیمی های شرکت که 7 8 سال بودن رو مثل آب خوردن انداخت بیرون...
خلاصه که وضعیت خراب تر از اون چیزی که ما فکر میکنیم.....
یکی بیا این پدر ما رو توجیه کنه که جمعه روز لش کردنه نه 6 صبح بیدار باش
هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی
باااو متاهل شدن مگه کار داره ، برو چهارتاشونو بستون
باااو چیز تو چانست
وقتی کرایه ها دو برابر میشه کجبور میشی رو جنست بکشی تا بتونی در بیاری ، اینا به هم دیگه ربط مستقیم دارن
یه اسپرینوف
بی قانونی داره بیداد میکنه ؛ خدا هم که نشسته داره با ابی چای مینوشه ...
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
آخییییییی ، دیشب شب جومه بوده ... خیلی خسته شدین ظاهرا که سر و کلتون پیدا نیست
هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی
برای اثبات عقب ماندگی دول غربی همین کافیست که آنها در این هزار و اندی سال حتی یک امامزاده هم تولید نکرده اند.
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
مردم صورتشونو با سيلي سرخ نگه داشتن
البته هيچکس به خودش نميزنه هر کس به ضعيفتر از خودش ميزنه
فریدون فرخزاد
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
در حال حاضر 64 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 64 مهمان ها)