انگار صورتیِ لحظه آخری آبیِ رو انگشت کرده اینطوری اخم کرده تو عکس...
هنوزم نغمه ی لالای تو در گوش من مانده ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
هنوزم جز ره دامان تو راهی نجویم
کجایی که تا برایم قصه گویی قصه گویم
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 118 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 118 مهمان ها)