اینکه مغرورید اصلا اشکال نداره
اینکه فکر می کنید فقط خودتون غرور دارید بده!
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
دیشب در میان تنهایی هایم غرق،قرق :| غرق ،غرغ (:) بودم
صابونکی سبز رنگ در دستانم
چشمانم خیره به چاکت
چاکت منتظر یه پاکت
یه پاکت پر از کیــ.ر های ستبر
منو تو در گوشه ای دلگیر از زندگی
کنار هم بودیم،با هم بودیم، میخندیدم
و چه عاشقانه روی کیــ.رم میجهیدی
جهش های کودکانه
خوردن های هوسرانه
سکــ.س های شبانه
دادن های بی شرمانه
نگاه های معصومانه
همه در تو تجلی یافته بود
تو را سپوختم و سپوختم
ناگه در اوج با تو وداع گفتم و در رفتم
بیم آن داشتم که حامله شوی
آری در رفتم تا
دهنم سرویس نشود،گــ.اییده نشوم
در رفتم زیرا کار من این است کردن و در رفتن
من متعلق به یک جا نیستم،نمیتوانم بکنم و بمانم
من باید در بروم
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
یه بار رفته بودم نمایشگاه بین المللی(نساجی)
تو محوطه نمایشگاه ، بلندگو گیر داده بود :سالن۸ از غرفه پرده های ماندگار بازدید کنید
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
نمیدونم چرا به بهار میگن فصل امتحان
به نظر من بهار فقط فصل جفت گیریه !!!
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
در حال حاضر 219 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 219 مهمان ها)