عشق من ای همه بهانه ی دل
بیا صفا بده به خانه ی دل
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
میثم ابراهیمی - جدایی (Puzzle Band)
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
پسر همسایه مون دویست سیصد میلیون بالا کشیده فراریه، امشب مادرش اومده بود سر کوچه به همسایه ها میگفت فقط منم که سوز دل مادر امام زمان رو میفهمم، ممد منم مثل امام زمان غایبه
هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
سعی نمی کنم تو رو مجاب به اومدن کنم
از کجا معلوم که سرت از این شلوغ تر نشه
از کجا معلوم که یه روز دلت برام تنگ شه
یه جور بخوای بیای پیشم که هیشکی با خبر نشه
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
در حال حاضر 59 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 59 مهمان ها)