صفحه 401 از 3874 نخستنخست ... 3013513913994004014024034114515019011401 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 4,001 به 4,010 از 38738

موضوع: ××× بـــــا جــنبـه هـــا ×××

  1. #4001
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    یکی بود یکی نبود .. غیر از رسول هیچکس نبود...
    در روستــایی دور افتاده و دره پیــت و تــُـــ.خمی یکــ چوپانی دیــ.وث زندگــی میکرد ... چوپـــان داستــان مــا بســی روان پریش و دیوانه بود ...
    این چوپان یک گـــَـــله بزرگــ داشت ... و جالبتر اینجــا بود که تمامه گوسفندهارو خودش حامله میکرد و تعداد گله رو روز به روز زیاد میکرد ...
    از غـذا چوپان داستان ما عاشق و دل شیفته دختــر کــَــدخــُـدا بود ...
    و از اونجایی که پدر و برادر هایه دختر خــعــلی تعصبی و غیرتی و سخت گیر بودند ... چوپان و دخترک نمیتوانستند باهم قرار خاک بر سری بگذارند .. تا اینکه هر شــب چوپان فریا میزد و میگفت : گــُرگــــ .. گرگ .. گـــُـــرگـــــ ...
    مردم و خانواده کدخدا برایه کمک میریختند و میدیدند خبری از گرگ نیست و در همین حیــن چوپان به خانه کدخدا رفته و ترتیب دخترش را میداد .
    چندین بار با همین حیله چوپان مراسم تلــ.مبه را اجرا کرد تا اینه همگان متوجه دروغ و ریا چوپان کیـ.ـونی شدند و دیگر به او اعتنا نکردند و دفعــه عــاخر که هیچکس به فریاده چوپان توجهی نکرد ...
    کدخدا و پسرانش .. چوپان دروغگو را در حیاطه پشتی با دخترش خفت کردند و به چوپان به سورت داگــی تجــ.اوز کردند و دادند اسب و خــَر هایشان هم به چوپان تجـــ.اوز کردند و آفتابه در کیــ.ونش کردند تا درس عبرتی برایش شود و در همین حین .. گرگ به گله چوپان حمله کرد و خــار تمام گوسفندهایش را نمــود و اینگونه شد که دهن چوپان سرویس شد و از آن به بعد به او لقب چوپان کــــ.ون دریده دادند که در کتاب های ما به او میگویند : چوپان دروغگو :|
    .

    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  2. 14 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  3. #4002
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    بـــــاوو یکی بیــاد به این صــدا و سیـــما بگــه والا .. بـــِــلا
    مــاها ندید بدید نیسیم .. با یه رون و نافــ و مویه بــاز تحــریکــ نمیشیم .
    تو هر خونه میانگین 1 ترابایت فیلم
    پــ.ورن
    وجود داره :|
    بـــــــاو اعصاب و روانه مــارو بهم ریختن با این سانسورها :|
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  4. 16 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  5. #4003
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    26,955
    تشکر
    661
    تشکر شده : 5,482
    اﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮﺍﯾﯽ ﻫﺴﺘﻦ ﮐﻪ:
    ﺁﺭﺍﯾﺶ ﻋﺮﻭﺳﮑﯽ ﻣﯿﮑﻨﻦ
    ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎﺯ ﻣﯿﺸﻦ
    ﺑﻌﺪ ﺳﺎﭘﻮﺭﺕ ﻣﯿﭙﻮﺷﻦ
    ﺟﻠﻮ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﺭﻡ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﺬﺍﺭﻥ
    ﯾﻪ ﺗﺎﭘﻢ ﻣﯿﭙﻮﺷﻦ
    ﮐﻪ ﯾﻪ ﺳﺎﻧﺖ ﺧﻂ ﺳﯿﻨﺸﻮﻥ ﺩﯾﺪﻩ ﺷﻪ
    ﺍﯾﻨﺎ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭ ﻧﻤﯿﺸﻦ
    ﭼﻮﻥ ...
    .
    .
    .
    .
    .
    ﺷﻖ ﺍﻟﻨﺎﺱ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻧﺸﻮﻧﻪ

    ,𝕷𝖎𝖋𝖊 𝖜𝖔𝖚𝖑𝖉𝖓'𝖙 𝖇𝖊 𝖘𝖔 𝖕𝖗𝖊𝖈𝖎𝖔𝖚𝖘 𝖉𝖊𝖆𝖗"
    ".𝖎𝖋 𝖙𝖍𝖊𝖗𝖊 𝖓𝖊𝖛𝖊𝖗 𝖜𝖆𝖘 𝖆𝖓 𝖊𝖓𝖉

  6. 12 کاربر مقابل از Dark Silence عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  7. #4004
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    26,955
    تشکر
    661
    تشکر شده : 5,482
    استاد دانشگاه رشته پزشکی در حال کشیدن آل.ت زن بود تا بتونه از روش درس رو توضیح بده .
    یهو دختر تهرانیه میگه: استاد اینجاش مشکل داره خراب کشیدی !
    استاد هم که آب شده بود دوباره کشید.
    یهو باز دختر تهرانیه میگه: استاد اونطرفش خرابه.
    ناگهان یارو از ته کلاس داد میزنه: خانم ک.س شما مشکل داره و گرنه استاد خودش چهل ساله ک.س.کشه!!

    ,𝕷𝖎𝖋𝖊 𝖜𝖔𝖚𝖑𝖉𝖓'𝖙 𝖇𝖊 𝖘𝖔 𝖕𝖗𝖊𝖈𝖎𝖔𝖚𝖘 𝖉𝖊𝖆𝖗"
    ".𝖎𝖋 𝖙𝖍𝖊𝖗𝖊 𝖓𝖊𝖛𝖊𝖗 𝖜𝖆𝖘 𝖆𝖓 𝖊𝖓𝖉

  8. 12 کاربر مقابل از Dark Silence عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  9. #4005
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    26,955
    تشکر
    661
    تشکر شده : 5,482
    بچه ها من دیگه نمی تونم طاقت بیارم
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .

    میخوام خواننده بشم

    شما طاقت بیارید و شنونده باشید

    ,𝕷𝖎𝖋𝖊 𝖜𝖔𝖚𝖑𝖉𝖓'𝖙 𝖇𝖊 𝖘𝖔 𝖕𝖗𝖊𝖈𝖎𝖔𝖚𝖘 𝖉𝖊𝖆𝖗"
    ".𝖎𝖋 𝖙𝖍𝖊𝖗𝖊 𝖓𝖊𝖛𝖊𝖗 𝖜𝖆𝖘 𝖆𝖓 𝖊𝖓𝖉

  10. 13 کاربر مقابل از Dark Silence عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  11. #4006
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    26,955
    تشکر
    661
    تشکر شده : 5,482
    يه خبر خوب

    سال ۱۳۹٧ تعطيلات عيد فطر ميفته شنبه و يکشنبه
    ۵شنبه و جمعه قبلش هم که تعطيله
    ميشه ۴ روز
    از طرفي ارتحال امام و ۱۵ خرداد هم سه شنبه و چهارشنبه همون هفته است که دوشنبه ميشه بين تعطيلي
    با پنجشنبه و جمعه
    جمعا ۹ روز تعطيلي داريم
    خواستم از الآن بگم که برنامه ريزي کنيد

    ,𝕷𝖎𝖋𝖊 𝖜𝖔𝖚𝖑𝖉𝖓'𝖙 𝖇𝖊 𝖘𝖔 𝖕𝖗𝖊𝖈𝖎𝖔𝖚𝖘 𝖉𝖊𝖆𝖗"
    ".𝖎𝖋 𝖙𝖍𝖊𝖗𝖊 𝖓𝖊𝖛𝖊𝖗 𝖜𝖆𝖘 𝖆𝖓 𝖊𝖓𝖉

  12. 13 کاربر مقابل از Dark Silence عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  13. #4007
    فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    نوشته ها
    5,737
    تشکر
    14,757
    تشکر شده : 5,944
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]!



  14. 10 کاربر مقابل از yasin6 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  15. #4008
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234


    طرف شب عروسيش چنان زنشو ميكنه كه صبح وقتي همسايه بقليش و ميبينه،
    طرف ميگه اقاي محترم يه كم مراعات كن، من همسايه بقل دستيتون هستم، من و خانمم يه پيرمرد پيرزن هستيم، ديشب از اين صداي وحشتناك شما تا صبح خوارمون


    گـ.اييده

    شد، چرا اينجور داري

    تلــ.مبه

    ميزني، خانمت گناه داره جرميخوره
    طرف خجالت زده ميگه ببخشيد من نميدونستم صدامون انقد بلند بوده، ميتونم اسمتون وبدونم، پيرمرد ه هم ميگه بنده علوي هستم و ميرن....
    شب دوباره داشته ميكرده و با مشت ميكوبه به ديوار وميگه. علوي الان خوبه، علووووووووي...خوبه...
    جوابي نميشنوه تا صبح باز علوي و ميبينه..
    علوي ميگه پسرم،

    مادر جــ.نده برو زنتو جرواجر كن، به كيــ.رم.


    به من چه.
    ديشب انقد موقع كردن اسم منو بردي، تمام همسايه ها فكر كردن داري منو ميکنی

    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  16. 17 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  17. #4009
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234

    دوست دخترم گفت:صااااااابر؟
    گفتم:جااااانم؟
    گفت:فشار مامانم اومده بالا بردنش بیمارستان
    منم گفتم:بگو بخدا؟الان حالش چطوره؟ همیشه ایجور میشه؟
    گفت:چرا چرت و پرت میگی بدو بیا پیشم خونه خاااااااالیه!!!!!
    این که دوست دختر نیست لامصب زن زنددددددگیه!

    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  18. 16 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  19. #4010
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234

    دختره اومد پی وی گفت ســ.ینه هام کوچیکه میخوام بزرگ شه ...
    منم گفتم هفته ای سه جلسه بیا خونمون
    من بخورم تا خوب بزرگ شه :))
    گفت پس با دوس پسرم میام !
    اونم کــ.یرش کوچیکه :|

    .
    .
    .
    .
    تو عمرم اینجوری بگــ.ا نرفته بودم :||
    مادر جــ.نده ... بچه کــ.ونی :|
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  20. 14 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


صفحه 401 از 3874 نخستنخست ... 3013513913994004014024034114515019011401 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 90 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 90 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •