حساب کردم اگه تا 5 سال آینده شبانه روز کار کنم
میتونم پولی رو که واسه دوا و درمون دادم رو دوباره جمع کنم
حساب کردم اگه تا 5 سال آینده شبانه روز کار کنم
میتونم پولی رو که واسه دوا و درمون دادم رو دوباره جمع کنم
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
هنوزم منتظر هستم تو این سلول بی شیشه
الهی آسمون تو مثل چشم من ابری شه
واسه بیرون دلم تنگه واسه پرواز آزادی
ولی انگار تو این زندون بهم حبس ابد دادی
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
عشق گذشته که سرد سردی
من آرزومه که برنگردی
با قلب تنهام ببین چه کردی
من آرزومه که برنگردی
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
عقربه های بی خبر دقیقه هام پس بدین
هر چی شما بگین فقط اونکه میخوام پس بدین
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
محسن چاوشی - پرنده ی غمگین
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
هفته ای چهار جلسه فیزیوتراپی
هر جلسه 55 هزارتومن
مملکت نیست که بهشت گردنه گیراست اینجا
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 71 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 71 مهمان ها)