یه روز یه کــ.یر دنبال کــ.ص میوفته
کــ.صه میگه گمشو بیشور من خودم بکن دارم،نفهم
کــ.یر میگه:امیدمو ناامید نکن
کسی رو ندارم بغل کنم ببوسم،باهاش آب بازی کنم ،لمسش کنم و برم توش
کــ.ص میگه: برو تو چندشی مو داری،بو میدی
کــ.یر گفت:
اگه برم صفا بدم تر و تمیز کنم رو سرم میپری؟
کــ.ص جواب داد: برو انجام بده تا ببینم چی میشه...!
کــ.یر با خوشحالی هر چه تمامتر و با سرعت خود را به حمام میرساند.
لخت میشود و خود را در آینه برانداز میکند.
در دل خوشحالی عجیبی داره که گاهی باعث تکان های شدیدی میشود و سرش از پایین با بالا میپرد و چشمش گشاد و تنگ میشود.
ناگهان در گوشه ی حمام دوست همیشگی،یار گرمابه و گلستانش را میبیند.
صابون گلنار در گوشه ای به کیــ.ر چشمک زد و باعث شد تا عقل از سر کیــ.ر بپرد
در یک چشم بهم زدن کــ.یر از خود بی خود میشود و میرود تن و سر خود را به گلنار میمالید
میمالید،میمالید،میمالید،م یمالید،میمالید،میمالید و میمالید
انقد میمالید که اشک در چشمان کــ.یر جم میشود و فوران میکند.
کــ.یر خسته شده بود و کلافه
نفس نفس زنان به خود فحش میداد و احساس ندامت و شرمساری میکرد
دیگر توان کردن کــ.ص را نداشت
دیگر نای بلند شدن نداشت
اصن دیگر به فکر کــ.ص نبود که بخواهد بلند شود
انگار همان چشمک های گلنار و ریختن چند قطره اشک کار خود را کرده بودند
نتیجه اخلاقی:
اگر تمام کــ.ص ها را در دست راستتان قرار دهیم و تمام کــ.ونها را در دست چپتان ؛ بعد از جــ.ق اصن نمیتوانید هیچکدامشان را بکنید،زیرا کمرتان خالی شده است.
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
کی از همهجنــ.ده تره
من من من
کی ازهمه گشاد تره
من من من
کی پردشو زدن
من من من
.
.
.
.
عموپورنگ رفته گپ دخترها برنامه اجرا کنه
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
آزاده رفته نونوایی، رفته تو صفه یه دونه ای , بعد نوبتش که شده گفته سه تا میخوام. شاطر بهش گفته پس چرا تو این صف وایسادی؟
آزاده گفته آخه من یه دونه ام, نه داداش دارم نه خواهر
.
.
.
.
.
.
.
.
میگن شاطره رو خودش کنجد پاشیده و پریده توى تنور!
نتیجه اخلاقی: از آزاده بترسین قاتل سریالی هستش
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
كــ.س خل
اشتباه نكنيد فــ.وش نيست
كلمه اول ربطي به خانوما نداره
در قديم جارچيان براي جمع شدن مردم بر روي كــ.وس ميكوبيدند(نوعي طبل)
حال كساني بودند كه از روي ناداني بر اين طبل ميكوبيدند كه به ان كــ.س خل ميگفتند
كــ.س شعر
اين هم فوش نيست
در قديم اقوام در روزهاي تعطيل زير كرسي مينشستند و شعر ميخواندند كه به كرسي شعر و بعد ها كــ.س شعر معروف شد
كــ.س مشنگ
و اما كــ.س مشنگ به شما ميگن كه هنوز داري عین کــ.سخلا كــ.س شعراي منو با دقت ميخوني
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
در كشور ما انگشت كردن يک بازيكن در سوراخكــ.ونرفيقش300 میليون جريمه داره، ولى فرو كردن دستان دولت دركــ.ونهفتاد ميليون ايرانى نه تنها عواقبی نداره،بلكه اعتماد و تأييد 141نماينده را نيز به دنبال دارد!!!
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
اقا مواظب باشين سرما نخورين!!
صب داشتم ميرفتم سر كار، تو كوچه عطسه كردم!
دختره محكم زده درگوشم ميگه: مرتيكه عوضى، چرا اينقدر بلند عطسه كردى؟! پردم پاره شد!!!! بايد منو بگيرى!!!!
.
هيچى ديگه صب تا حالا درگير محضر بودم.. دعا كنين خوشبخت شیم
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
دختره بهم pm داد
چرا عکس جدیدموُ لایک نمیکنی؟
رفتم لایک کردم
دیدم 2792 نفر دیگه هم لایک کردن
.
.
.
.
.
.
.
.
ناموسن من موندم این
از کجا فهمید من لایک نکردم..!!
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
در حال حاضر 79 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 79 مهمان ها)