اوه اوه چه گندی زدیم سر امتحان .... استاد چه شاکی شده ...ترم آخری ما رو نندازه خوبه
هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی
دختره ممه هاش انقدر کوچیکه که اگه کرم ضد جوش بزنه ممه هاش کلا محو میشه بعد نوشته مرا محکم در آغوش بگیر،آخه به چه امیدی بیان تو آغوشت؟
هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی
خوبه که برگشتی رفیقنوشته اصلی توسط MaSiHa
اومدم خاطره بسازم
نه رفیق فقط یخورده درگیر بودم
ایشالله که نمیندازه دادا ، نگران نباش ، فقط اگه ننداختت شیرنی ما فراموشت نشه
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
خونه به خونه کوچه به کوچه سایه به سایه دنبال تو گشتم....
دویدم دویدم نشونتو ندیدم
هرچی دویدم اما به جایی نرسیدم
شکستم شکستم از اینکه بی تو هستم
رفتیو بی تو اما دل به کسی نبستم
خونه به خونه کوچه به کوچه دنیا رو گشتم...
خونه به خونه کوچه به کوچه دنبال تو گشتم...
***********************
دویدم دویدم خانوم منشی من ندیدم
نه آب دیدم نه نونی مرگ به جون خریدم
شکستم شکستم از اینکه بی تو هستم
خانوم منشی من کجایی که دیگه بی تو خستم
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
صابر /
آن دم که مــــرا مــــی زده بـر خـــاک سپــارید زیـــــر کفنــــــم خمــــــره ای از بـــــاده گذاریـد
تــــا در سفـــــر دوزخ از ایــن بــــــاده بنوشـــم بـــــر خــاک مـن از ساقــــه انگـــــور بکــاریــــد
آن لحظـــه کــه بـا دوزخیــــان کنـــــم مـــلاقات یک خمـــره شـــراب ارغـــوان بــرم به سوغات
هرقدر که در خاک ننوشیدم از این باده صافی بنشینـــــم و بــــا دوزخیـــــــان کنـــم تــــلافی
تو که عسلی
سنگدل ، دلت برا من تنگ نمیشد خونه بودی نمیومدی؟
یکم احتیاج به احتیاج داشتم
حیف از این عمری که بی مادر میگذرد
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] @[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] @[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
بقیه دوستان هم تو قلب من جادارن همتون عشق های پست مدرن من هستید
*****************************
تا تو همدم شب های منی
شب ها شاهد تب های منی
همچون آتشی شعله میکشی
شمع هر انجمنی
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 33 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 33 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
