صفحه 1170 از 3874 نخستنخست ... 1706701070112011601168116911701171117211801220127016702170 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 11,691 به 11,700 از 38738

موضوع: ××× بـــــا جــنبـه هـــا ×××

  1. #11691
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234


    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  2. 13 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  3. #11692
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234

    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  4. 14 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  5. #11693
    Hadi0021
    Guest
    نقل قول نوشته اصلی توسط rebasss نمایش پست ها


    این عکسا واقعین

  6. 4 کاربر مقابل از Hadi0021 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  7. #11694
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    نوشته ها
    13,935
    تشکر
    46,567
    تشکر شده : 96,234
    نقل قول نوشته اصلی توسط Hadi نمایش پست ها
    آینده ی درخشانی در پیش داره
    هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .


  8. 5 کاربر مقابل از rebasss عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  9. #11695
    Hadi0021
    Guest
    نقل قول نوشته اصلی توسط rebasss نمایش پست ها
    آینده ی درخشانی در پیش داره
    توله سگ هنوز سر از تخم در نیاورده

  10. 4 کاربر مقابل از Hadi0021 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  11. #11696
    Hadi0021
    Guest
    نقل قول نوشته اصلی توسط rebasss نمایش پست ها
    یک شب سرد پاییزی اواخر اسفند ماه بود. گرگ و روباهی در جنگل در حال کــ.سچرخ زدن بودن که ناگهان بچه شیر را در گوشه از جنگل دیدند..
    گویا بچه شیر گم شده بود.
    گرگ به روباه گفت خوب است بچه شیر را نزد پدرش ببریم حتما مژدگانی خوبی نصیبمان میشود..
    روباه درفکرفرو رفت و با انگشتی خـــ.ایه های خود را خاراند و گفت:ولی من فکر بهتری دارم این بچه شیر در آینده سلطان جنگل میشود اگر الان ما او را بکنیم در آینده آتوی خوبی میشود و میتوانیم از او باج بگیریم..
    گرگ:مادرتو گــ.اییدم عجب مخی داری تو چرا این به مغز خودم نرسیده بود..

    روباه:ببین بیناموس تا با منی در یمنی...
    روباه این را گفت و طی یک حرکتِ برق آسا به بچه شیر حمله کرده و به روش همون دوتا مامور فرودگاه عربستانی او را از کــ.ون کرد...
    بچه شیر که درد زیادی تحمل میکرد فریاد زد لــ.اشیا چرا داگـ.ی استایل میکنید توی جنگل که سگ نداریم شما چه کــ.سکشایی هستید..
    فردای آنشب سلطان جنگل بچه اش را پاره پوره و خونین زیر درختی پیدا کرد.در حالی که از شدت خشم مادرش داشت گــ.اییده میشد سوال کرد کدام تخم حرومی این بلا را سر تو آورده است فرزندم بگو تا مادرش را به عزایش بنشانم..
    بچه شیر گفت پدر شب بود و تاریک نمیدانم کدام یک از حیوانات جنگل بودند ولی داگــ.ی استایل میکردند پدر..
    شیر بزرگ تلاش زیادی کرد تا عاملین این تجــ.اور را پیدا کند ولی موفق نشد حتی آشنایی هم که در پزشک قانونی داشت نتوانست ردی از مجرمان برایش بدست آورد ، در حالی که نا امید شده بود ناگهان فکری به سرش زد ، یاد هم خدمتی اش شیر مراد افتاد که از اون مادرقــ.هبه های هفت خط بود پس سریع با او تماس گرفت. شیر مراد با شنیدن این موضوع اعصابش کـــ.یری شد و گفت غصه نخور ، کاری که میگویم انجام ده و .......
    شیر پدر به محض خداحافظی دستور داد به همه ی حیوانات جنگل خبر بدهند هر کس جرات کرده این کار را بکند خیلی با جرات و زیرک بوده و تصمیم دارم او را شهردار جنگل بکنم..
    این خبر به روباه و گرگ رسید.
    گرگ رو به روباه کرد و گفت نکند این دسیسه و کــ.یر و کلا باشد و شیر میخواهد ما را مجازات بکند..
    روباه گفت:نه داداش او کــ.سمغزتر از این حرفاست تو برو بگو من بوده ام اگر کــ.یروکلا بود که من میام نجاتت میدهم اگرنه هم که تو شردار جنگل میشوی و من معاونت...
    گرگ گفت: حله داداش دمت گرم من اگه با تو رفیق نبودم دهنم سرویس بود این را گفت و نزد شیر رفت و اعتراف کرد..
    شیر جنگل به خاطر رکبی که زده بود از خوشحالی قند تو کــ.ونش پولکی شد و دستور داد همه ی حیوانات جنگل گرگ را از کــ.ون بکنند. حیوانات از کلاغ گرفته تا فیل یک به یک می آمدند و کــ.ون سیری میکردند تا اینکه روز سوم نوبت به روباه رسید. روباه درحالی که با دستش پشت گرگ میزد به گرگ گفت کــ.ونی شهردار شدی تحویل نمیگیری...... بگیر بخواب کــ.یرم دهنت......در حالی که با یک دست شورت گرگ را پایین میکشید با دست دیگر از جاسازش یک بست درآورد و سریع حب کرد و کــ.س و کــ.ون گرگ را یکی کرد ......
    واینگونه شد که گرگ قصه ی ما به گــ.ا رفت..


    نتیجه اخلاقی:گرک هم که باشی کــ.ونت میزارن...!



  12. 4 کاربر مقابل از Hadi0021 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  13. #11697
    Hadi0021
    Guest
    نقل قول نوشته اصلی توسط rebasss نمایش پست ها
    هوا چقدر گرم شده عاخه


  14. 5 کاربر مقابل از Hadi0021 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  15. #11698
    فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2012
    نوشته ها
    7,926
    تشکر
    42,310
    تشکر شده : 16,971
    نقل قول نوشته اصلی توسط rebasss نمایش پست ها
    چه ها نمیکنه؟
    دس رو دلم نذار

  16. 4 کاربر مقابل از mojtaba00222 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  17. #11699
    فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2012
    نوشته ها
    7,926
    تشکر
    42,310
    تشکر شده : 16,971
    نقل قول نوشته اصلی توسط rebasss نمایش پست ها
    عاقا صف و رعایت کنین از صف بیرون نزنین ، به همه میرسه
    سیر گولش نکنید فقط

  18. 4 کاربر مقابل از mojtaba00222 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  19. #11700
    فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    نوشته ها
    5,315
    تشکر
    1,892
    تشکر شده : 4,630

  20. 8 کاربر مقابل از kamran69 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


صفحه 1170 از 3874 نخستنخست ... 1706701070112011601168116911701171117211801220127016702170 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 260 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 260 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •