نوشته اصلی توسط Hadi
خوبی از خودته صابر جانخودت دسته گلی
خوبی از خودته صابر جان
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
ﺑﺬﺍﺭ ﻣﺎﻩ ﺭﻣﻀﻮﻥ ﺗﻤﻮﻡ ﺑﺸﻪ ﭼﺶ ﺭﻭ ﻫﻢ ﻧﺬﺍﺷﺘﻪ 31
ﺷﻬﺮﯾﻮﺭﻩ
ﺣﺎﻻ ﺑﺒﯿﻦ ﮐﯽ ﮔﻔﺘﻢ
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
خودمم مشکوکمبه این رو به راه شدنت مشکوکم
چرا سعی نمیکنی فراموشی بگیری؟
واسه من فقط دعا کن تا فراموشی بگیرم
هیچی از هیشکی نخوام و درد خاموشی بگیرم
خیلی زیبا
من کلا به دعا اعتقاد ندارم ، فقط باید تلاش کرد ...خودمم مشکوکم
واسه من فقط دعا کن تا فراموشی بگیرم
هیچی از هیشکی نخوام و درد خاموشی بگیرم
زردِ شمالی ، همتی کن تا که آروم بگیری
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
بابابزرگم ديشب اومده کنارم نشسته ヅ
يکي زد پس کلم ヅ
گفت انقدى که تو چرت و پرت مينويسى تو فيسبوك ヅ
اگه کتابو چيزى مطالعه ميکردى الان دانشمند بودى ヅ
گفتم تو ازکجا ميدونى؟
گفت من سارا جووونم ک عصر باهاش حرف ميزدى
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
منم اعتقادی به دعا و از این جور چیزا ندارم / فقط باید فراموشی گرفتمن کلا به دعا اعتقاد ندارم ، فقط باید تلاش کرد ...
زردِ شمالی ، همتی کن تا که آروم بگیری
بشین یه گوشه فقط دعا کن ببین چندتا دونه از مشکلاتت حل میشه ...
یا که بلند شو تلاش کن ببین چند تا دونه از مشکلاتت باقی میمونه ...
فراموشی گرفتنی نیست ، کردنیه ...
داشم سعی کن فراموش بکنی ، میدونم سخته خودمم مثل تو خیلی سختمه ، اما خب گاهی اوقات باید فراموش کرد ...
واقعا که واقعیتِ تلخیه ...
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
دعا بفرمیییو
آخرتم که میرسد
بار گران که میرسد
مریم پاک میرسد
مسیح ناب میرسد
خدای من دگر شوم
ناله ز عشق سرشوم
بگفتی تو که پاکی کن
ز عشق من نگاهی کن
ز پاکی ام چه کرده اند
ز من چه نگاهی کرده اند
ز حق عشق پاک من
عذاب عشق ناب من
چنان کنی که گفته ای
ز قهر تو ترسیده ام
ز رحمتت چسبیده ام
در این سرای فانیت ز رحمتت خبر دهی
خبر ز عشق ناب و پاک درآن سرا به من دهی
تاکه غمم در این جهان امید آن جهان دهد
بساز برای من دگر در این جهان و آن جهان
در حال حاضر 150 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 150 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
