@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] سال مهندس چطوری حال و احوال؟
ممنون از شما هم قبول باشه
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] سال مهندس چطوری حال و احوال؟
ممنون از شما هم قبول باشه
آیا شما ندارید از شرت حسین نشانه ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
حالا باقی مونده هایه منو احساسم همینه
دله دلتنگم غروبا پایه پنجره بشینه
دلخوشیم یه ابر تیرست که هوایه منو داره
آخه از سیاه ترین ابر بهترین بارون می باره
بی تو تکلیفه من اینه مشقایه خاطره بازی
باقیه عمری که باید با بدو خوبش بسازی
ویرایش توسط R A S O O L : 07-08-2015 در ساعت 01:47 PM
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
چی باعث شده چشمات اشکی بشه
چی تونسته بغض تورو بشکنه
عشق من ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
تمام خوشی های من مال تو
تمام غم های تو سهم من
عشق من ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
نبینم که اشک تو چشات جمع بشه
نباید یه مو از سرت کم بشه
عشق من ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
تمام غم هاتو به جون میخرم
من از جونمم واسه تو میگذرم
عشق من ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
چی باعث شده بیقراری کنی
نتونی به جز گریه کاری کنی
عشق من ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
چی باعث شده حس کنی بی کسی
تو داری به جای بدی میرسی
عشق من ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 160 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 160 مهمان ها)