آزوم آروم دارم از یادت میرم ...
آزوم آروم دارم از یادت میرم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
من فقط عاشق اینمنوشته اصلی توسط MrCrow
آیا شما ندارید از شرت حسین نشانه ...
شُرت ِ حسینو ببینم
اینقدر اونو بشورم
تا پام کُنمو بمیرم
کاش میشد یه دفعه فقط یه دفعه بگی دوستم داری
ازت چی کم میشه
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
داغ دلم داره تازه میشه ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
اندک اندک جمع مستان میرسند ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
امروز بهترین روز زندگیمه
اینو میخواستم حذفش کنم
آب از کف حموم با فشار بزنه که خوب نیستش که
یادت رفت اون همه قول و قرارا
یادت رفت اون همه خاطره هامون
یادت رفت یکی اینجا به پات نشسته
جز تو به هیشکی دلنبسته
یادت رفت ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
میشینی روش میای بالا عین این مرتاضای هندیآب از کف حموم با فشار بزنه که خوب نیستش که
یکی هم بود که میگفت آب بریز اونجایی که میسوزهمیشینی روش میای بالا عین این مرتاضای هندی
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 86 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 86 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
