ای امان از فراغت امان
مردم از اشتیاق ات امان ...
ای امان از فراغت امان
مردم از اشتیاق ات امان ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
اون بالا ، بالای ج-ن-د-ه خونه ها ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
من فقط میدونم اگه مولانا الانا زنده بود به جرم رابطه مشکوکش با شمس تبریزی الان یا اوین بود یا سنگساری چیزی تو همین مایه قسمتش میشد ، دیگه جا واسه شعر گفتن نداشت
شکر پس
اگه دیدی نمیتونی تحمل بکنی خودکشی نکردنو ، سرتو بکوب به دیوار تا بترکه
الهی پوسی رو ببوسی
انزلی انزلی چی با صفایه ، اَنه مرداب جیر بـــگــ.ا بـــگــ.ایه
از چمخاله تا قمو دویدم ، تا تو رو ببینمو مهدی ندیدم ...
وقتی به ساحلهای هیچکدوم نرسن ، فرقی نداره کجا باشه ، همه جا یه جوره تقریبا ...
رفیق یه جوری اسم طرفو مخفف کردی هیشکی ندونه فک میکنه ما از سازمان سیا هستیم ، راحت باش بقیشم بزار تا بچچه ها شروعه به حدس زدن نکردن ، من که نظرم رو خاطره هستش بقیه رو نمیدونم
فدا بشم
این چن روز تموم شه هستم
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
اینجارو /
نوشته اصلی توسط Armin-Aghili
در حال حاضر 96 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 96 مهمان ها)