نه بابا بحث داغ بودن و این حرفا نیستنوشته اصلی توسط MrCrow
جو نده الان داغی
نه بابا بحث داغ بودن و این حرفا نیستجو نده الان داغی
خودتو درگیر نکن آقای ناشناس میخواد از راه به درت کنه
بیا در آغوش شیطان
گلنار برات بیارم یا عروس
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
آره دیگه شرایطش باید فراهم باشه ولی من لجبازی کردم و الان پشیمونم
ای دهن سرویس مفسد فی العرض
من قبلا سیاستم رو در این زمینه اعلام کردم
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
عوضش تجربت بیشتر شد و پخته تر شدیآره دیگه شرایطش باید فراهم باشه ولی من لجبازی کردم و الان پشیمونم
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
من چند ماه پیش رفتم خاستگاری
مامان عروس به خاله هام گفته بود که این پسر ابروهاش از ابروهای زنایی که من دیدم نازکتر صورتش هم که با آرایش درست کرده موهاش و لباساشو که دیگه نگو راضی نشدن منو به غلامی قبول کنن
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
خوب راهکارش اینه ابروهاتو چند ماه نزنی پاچه بزی بشه
گذاشتی ساعت 12 شب اومدی داری از فواید ازدواج میکنی
اگه اراک بودید هر شب میبردمتون یکی رو میزدید زمین
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
باید تو رو به کنیزی قبول میکردن
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
در حال حاضر 77 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 77 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
