اينقد دختره باهام تو مغازه لاس زد و تخفيف گرفت كه اخر كار كه ميخواستم حساب كنم ديدم داره كمتر از قيمت خريد پول ميده .
یه نفس عمیق کشیدم گفتم قبول نيس بيا از اول.
اينقد دختره باهام تو مغازه لاس زد و تخفيف گرفت كه اخر كار كه ميخواستم حساب كنم ديدم داره كمتر از قيمت خريد پول ميده .
یه نفس عمیق کشیدم گفتم قبول نيس بيا از اول.
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
رسول تو خیابون راه میرفت هی کفر میگفت.
بهش گفتن چرا کفر میگی؟
.
.
.
.
.
گفت:"کــ.ونصد نفر گذاشتم یکیشونو نمیبینم.
یکی منو کرده هر روز میبینمش!
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
این دیالوگ از پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای هند pk انتخاب شده بسیار متفکرانه و زیباست
امیر خان :يکي ميگه گاوها رو پرستش کن و يکي ميگه اونا رو قرباني کن
روحانی : دين و مذهب رو زير سؤال نبر!
امیر خان :اگه خدا ميخواد که ما سؤالي نپرسيم توانايي استدلال و ادارک رو بهمون نميداد وقتي که رهبران مذهبي قادر به جوابگويي نيستن.اعمال خشونت مي‌کنند مردم هم از شدت ترس ساکت ميشن اما ديگه ساکت نمي‌مونيم
روحانی :پسر، ما از خداي خودمون حفاظت مي‌کنيم هر کس عقاید ما رو زیر سوال میبره باید مجازات بشه
امیر خان : تو ميتوني از خدا محافظت کني؟
اين سياره در مقايسه با عالم هستي خيلي کوچيکه،و تو با نشستن در اين سياره‌ي کوچيک اين مکان کوچيک، اين خيابون کوچيک ادعا مي‌کني از خداوندي محافظت مي‌کني که تمام عالم هستي رو آفريده؟
اون به حفاظت شماها نيازي نداره اون ميتونه از خودش مراقبت کنه
امروز يه عده مسلمون ميخواستن از خدای خودشون محافظت کنند قطار رو منفجر کردن و دوست من از دنيا رفت فقط کفشش برام موند
بيخيال حمايت از خداي خودت شو وگرنه در اين سياره ديگه انساني باقي نميمونه و فقط کفشي ازشون به جا ميمونه
به کدوم خدا بايد ايمان داشته باشم؟
شماها مي‌گين که فقط يک خدا داريم من مي‌گم، نه دوتا خدا داريم
يکيش کسي که همه مارو آفريده
و يکيش هموني که شماها آفريديد
ما در مورد اوني که مارو آفريده هيچي نمي‌دونيم
ولي خدايي که امثال تو اونو آفريدن دقيقا عين خود شما هاست دروغگوست، وعده های دروغ میده آدماي پولدار رو به خونش راه میده
وقتي ستايش مي‌شه خوشحاله میشه مردم جرأت ندارن حتي يک کلمه حرف بزنند از ترس مردم سو استفاده میکنه وعده عذاب در جهنم میده
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
شما ببین دنیا چهبگــ.ارفته که تسلیت گفتن از "خدا رحمتش کنه طوریش نبود که" به "خدا رحمتش کنه راحت شد" تغییر پیدا کرده
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
قدر این احساس بدون درگیر ظاهرم نباش
هر خوبی رفته بعد اون هیشکی نیومده به جاش
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
برم به دنبال کسی که از تو خیلی بهتره
یادم بره این حسم بی تو بهم خوش بگذره
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
به لب رسیده جان کجایی ...
که برده طاقتم جدایی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
من صوبتی نرم ...
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
واقعا یادش بخیر
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
در حال حاضر 47 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 47 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
