تقديم به همه دوستاي گلم
يك تكه محبت...
دو فنجان مكث...
يك لحظه سكوت... به احترام نام قشنگ دوست...
آنان كه زما دور ولي در دل و جانند...
بسيار گرامي تر از آنند كه دانند...
گفتيم كه شايد كه ندانند..
بدانند...
تقديم به همه دوستاي گلم
يك تكه محبت...
دو فنجان مكث...
يك لحظه سكوت... به احترام نام قشنگ دوست...
آنان كه زما دور ولي در دل و جانند...
بسيار گرامي تر از آنند كه دانند...
گفتيم كه شايد كه ندانند..
بدانند...
مورد داشتیم خواهرو برادر سر لوازم آرایش دعواشون شده
.
.
.
.
.
.
الان پسره دو روزه رفته تو اتاق درو رو خودش بسته
دیشب تو پمپ بنزین یه معجزه دیدم، یارو نزدیک پنج لیتر و نیم توی یه ظرف چهار لیتری بنزین زد، وقتی هم به مسئول پمپ بنزین گفت، یارو گفت: «احتمالاً دبّه ات خرابه»...!!!
نمردیم دبه خراب هم دیدیم، اصلاً فکر نکنین که یه وقت زبونم لال پمپ بنزین مشکل داره ها، نه...!
دبه خراب بود!😔
صابر ميره مهموني، انقدر ميخوره حالش بد ميشه.
ميگن انگشتتو بكن تو حلقت بالا بياري
ميگه: اگه جا واسه انگشت داشتم كه يه موز ميخوردم...
به بابام گفتم پول بده لباس بخرم،
میخوام برم پیش دوست دخترم لباسام تکرارے شده،
میگه دوست دخترتو عوض کن خب.!!!
منطقے بود حرفش.
دختره دوست پسر قبلیش کافی شاپ داشته،با دوست پسر جدیدش رفت اونجا تا اونو حرص بده.
پسره خودش اومد جلو گفت:: چی میل دارید؟؟؟؟
دختره گفت:: همون همیشگی...
اونم کشید پایین گفت بیا بخور...
.
.
.
اینجا ایرانه، لعنتى شوخی نیستش ...
هفته اول:
پسر: سلام عزیزم خوبی؟
دختر: سلامممم عشق من عالی ام
هفته دوم:
پسر: گل من چطوره؟
دختر: خوبم عزیزم, عشقم ,فدات شم.
هفته سوم:
پسر: چطوری عشقم؟
دختر: به تو چه کثافت آشغال عوضی نفهممم برو گمشووو.آخ آخ
هفته چهارم:
پسر: خوبی عسلم؟
دختر: آره قربونت برم عزیزم ......
خیلی ریزه نکتش...در جریانید که
دیروز بچه های همسایه داشتن خاله بازی میگردن
رفتم ببینم بازیشون چه فرقی با زمان ما کرده
دیدم پسره دنبال دکتر سقط جنین میگرده
دختره میگه نه من میخوام بچه مو نگه دارم!!!!!!!!! 😐
ترسیدم منم بازی بدن فرار کردم
در حال حاضر 228 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 228 مهمان ها)