××× بـــــا جــنبـه هـــا ×××

[Peyman]

منم همینطور بودم الان دیگه زیاد سخت نمیگیرم ، لباسه دیگه بازم آدم میخره آخرین لباس نیست که اینقدر وسواس روش بزاریم.
یکی از کاراتو برامون بفرست مستفیض شیم ، اومدی آماده باش که یه طرحم از منو نوید بزنی

[rebasss]

ایولا پیمان ، تشنه یه پرتره از هنرتم

[rebasss]

خـــــــوشبختی یعنی....
.
.
.
.
.
.
..
.
دوس دخترت زنـــــــگ بزنه بگه پـــــــاهام دلتنگ شــــــــونت
شده.

[Peyman]

ایولا پیمان ، تشنه یه پرتره از هنرتم

[rebasss]

بچه ها اگه گفتید امروز چه روزیه؟؟
.
.
.
.
.
.
..
.
.
.
.
.
.
..
..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
آ فرین1 روز تــ.خمی دیگه

[rebasss]

افســانه ها
"سفیدبرفی و هفت کوتوله"
____________
روزی ملکه ای در حال قلاب دوزی بود که ناگهـان پــ.ریود میشود و وختی خون را میبیند،آرزو میکند دختری بدنیا بیاورد به سفیدی کــُـ.ـرست توری سفید و لبان سرخ به رنگ خون پــ.ریود و موهای مشکی به سیاهی کــ.یره خر و کــ.ونی گنده
بالاخره دخترک بدنیا میاد و در حین زایمان ملکه کــ.ـُسش بیش از حد باز و پاره میشود و گور به گور میشود
بعد از یک سال پدر بیناموسه جــ.قیش یه زنه جـــ.نده میگیره،این زنه جـــ.نده یه آینه سخنگو داشت که در روایت اومده با کیفیت 1080p و 3 بعدی بوده با سایز 64 اینچ،این جــ.نده خانم هر روز وید(یه نوع حشیش)میزد و به آینه جــ.قی میگفت که زیباترین زنه دنیا کیست؟و آینه که کف میکرده میگفته شمایین تا اینکه سفیدبرفی بزرگ میشه و رونو پاچه و مــ.مه ای باز میکنه و واسه خودش شاه کــ.وسی میشه و چشه آینه جــ.قی رو میگیره و به ملکه میگه:بیـا کــ.یرمو بخور جــ.نده خانم،سفیدبرفی زده رو کــ.ونت و از تو کردنی تره،ملکه حسوده جــ.اکش به یه جلاده کــ.یرکلفت دستور میده که سفیدبرفیو ببر تو جنگل و اونقد بکنش تا بمیره،جلاد که سفیدبرفیو میبره جنگل،بخاطر اینکه خود جلاد همجنـــ.سباز و کــ.ون بوده،همینجوری ولش میکنه تو جنگل
سفیدبرفی وسط جنگل یه سوییت میبینه و میره تو و میبینه چقد کثیفه،در حد اینکه یه عالمه دسمال کاغذی که توش آب مــ.نی ریخته شده،همه جارو تمیز میکنه و میخوابه
وختی از خواب بلند میشه،میبینه 7 تا کوتوله دس به کــ.یر دارن نگاش میکنن و میگن:هوی جنــ.ده دوزاری اینجا چه گوهی میخوری؟
سفیدبرفی:والا من دختر فراری ام و جا ندارم،میتونم واستون کوزت بشم
کوتوله های لـــ.اشی هم قبول میکنن
تا اینکه آینه جــ.قی دوباره به ملکه میگه که سفیدبرفی خوشگل تره و ملکه متوجه میشه سفید بگــ.ا نرفته و میاد دم در سوییت یه بادمجون زهرآلود میذاره و وختی سفیدبرفی بادمجونو میبینه،هوس میکنه و یه دست خودارضــ.ایی میکنه و بادمجونو میکنه تو کــ.سش و میوفته میمیره
وختی کوتوله ها میان میبینن که سفید بگـــ.ا رفته،کلی ناراحت میشن که سوژه جــ.قشون به فــ.اک رفت،ولی بخاطر دید زدنشون اونو رو تخت میذارن بمونه تا اینکه یه روز یه شاهزاده پاف میاد مهمونی پیش کوتوله ها و سفیدبرفیو میبینه و سیخ میکنه
همگی عرق سگی و اتانول میخورن و یه دله سیر به جنازه سفید برفی دخــ.ول میکنن و یهو سفیدبرفی زنده میشه
نگو جـــ.نده خانم 8 تا کــ.یر بهش معجزه کرده،بعد اون با شاهزاده ازدواج میکنه و تا عاخر عمر تو سوییت سکــ.س گروهی میکنن با کوتوله ها و به زندگی تخـــ.میشان ادامه میدن

[rebasss]

یکـی دیگه از فانتزیهام اینـه که
اسمم عباص باشه و یه جوونه رعنــا و تهه ادب و معرفت و بزنه زررتی عاشق دختــر حاج عبدلله بشم(زهرا..همون که دیگه چادر گل گلی نمیپوشه و تازه ابرو هاشم ورداشته و ساپورت صورتیه جیغ میپوشه)
اونقــد عاشق و پیشه باشیم و شونصـد بار برم خاستگاری و اونو بهم ندن..هر سری یه بهونه بیارن..
بگن تحصیلات،برم دکترای شیمی بگیرم
بگن کار،بزم مغازه باز کنم(حالا میگین دکتر شیمی چه به مغازه،خو مگه فضولی؟دوس دارم شغلم آزاد باشه)
بگن خونه،برم وام و نزول وردارم و خونه بخرم
بگن جهیزیه نمیدیم,برم همه رو ال جی و سامسونگ و برند بخرم
بگن ماشین،برم سانتافه بخرم
گیر بدن معافی سربازیت ارزش نداره :| باید بری خدمت کنی تا مرد بشی و بت دختر بدیم.خودم داوطلب برم سربازی و 24 ماه مثل سگه آنگولایی بدبختی بکشم..
بعد سربازی بیام و بفهمم زهــرا تو بیمارستان خوابیده و نیاز به عمل کلیـه داره و اگه تا 1 روز دیگه بش پیوند نزنن،میمیره
درجـا برم بگم:عاقای دکتر کلیه منو بکش بیرون و بکن تو زهرا
دکتر بگه تو خونت منفیه ولی اون مثبته،نمیشه
بگم:گوه نخـور باو،من خونم

جـــ.ندس

،به همه میخوره،بهرحال بزور پیوند بزنیم و از دکتر بخوام که این داستانو به کسی نگو،مخصوصا زهرا
بعد چن روز که حالش خوب شه،با خانواده بریم خاستگاری و کارت پایان خدمتمو قاب بگیرم و واسه تحفه تقدیمشون کنم که یهو باباش بگه:من دخترمو دادم به یکی دیگه
زهرا هم بگه:دیگه دوست ندارم عباص
من شروین رو دوس دارم دیگه
بعد با نتیجه 17-0 شکست عشقی بخورم و از نیمه نهایی این دوره از مسابقات حذف بشم
بعد برم بشینم و مجید خراطها گوش بدم و با تیغ بخوام رگمو بزنم که پشیمون بشم و برم تو مجلس عروسیشون و با کوکتول مولوتوف عروسی رو بترکونم و کیک 7 طبقه رو بکنم تو

کــ.ون شروین

بعد هم با چاقوی کـُند میوه خوری کلیمو از زهرا در بیارم و

از سوراخ کــ.ونم بکنم توم و تو افق محو شم :|

[rebasss]

ﺁﻫﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻧﻮﻣﯽ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺍﻭﭘﻦ ﻣﺎﯾﻨﺪﯼ !!
ﯾﻪ ﻫﻮ ﺩﯾﺪﯼ ﺩﻭﺱ ﭘﺴﺮﺕ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺷﻤﺎ
ﺍﻭﭘﻦ ﻣﺎﻧﺪﯼ !!
.
.
.
.
.
.
.
.
..
ﺁﺍﺍﺍﺍﻯ ﮐﻤﺮﻡ .... ﭺ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﯼ ﮔﻔﺘﻢ
امروز تعطیل رسمی اصن

[rebasss]

: ﮐـــ.ﺲ ﻟﯿﺲ ﮐﯿﺴﺖ؟
.
ﺍﯾﻦ ﮐــ.ونده ﻫﻤﻮﻥ ﺷﺨﺼﯿﻪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺎ ﭘﺴﺖ
ﻣﯿﺰﺍﺭﯾﻢ ﺑﻪ ﺗﺨــ.ﻤﺸﻢ ﻧﯿﺲ |:
ﻭﻟﯽ ﺍﮔﻪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﭘﺴﺖ ﺑﺬﺍﺭﮦ ﻧﺎﻟﻪ ﮐﻨﻪ …
.
ﺯﯾﺮﻩ ﭘﺴﺘﺶ ﻟﯿﺲ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﻋﺠﯿﺠﻢ ﻧﺎﻻﺣﺖ ﻧﺒﺎﺝ
ﺍﻭﺟﻮﻻﺕ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ :|
ﺧﺎﺍﺍﺍﮎ ﺗﻮ ﺳﺮﺕ ﮐــ.ﯿﺮﺭﺭﺭﺭﺭﯼ
آره کــ.یرررررررررررررررررررر� �ررررررررری...
کــ.یرررررررررر...
آخیش.. :|

[rebasss]

یکی از فانتزیای من اینه که خواننده بشم
بعد کنسرت بزارم
بعد وقتی ملت منو تو خوندن همراهی میکردن ....
یهو آهنگو قطع کنم بگم
اگه قراره من بخونم شما دهنتونو ببندین دیگه