من کلا عاشق آب بودم و هستم ... بچه بودم یبه نیمچه بارون که میزد تا کمر توی این چاله های آب خیابون قلط میزدم .... نوازش های مادر مهربان هم چاره ای را درمان نمیکردنوشته اصلی توسط tandis_m
من کلا عاشق آب بودم و هستم ... بچه بودم یبه نیمچه بارون که میزد تا کمر توی این چاله های آب خیابون قلط میزدم .... نوازش های مادر مهربان هم چاره ای را درمان نمیکرد
هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی
واي آره منم گاهي از اين دست چرت و پرتا خواب ميبينمربطی به شام نداشت... دیشب خوب خوابیدم صب بعد از نماز دیگه نخوابیدم... الان باز خوابم برد اینو دیدمدیدی که خوابای این وقت روز مزخرفن همیشه
باع بزن قدش
اوه اوه كتك زدني بوديا
غلت
هاع ... با موفقیت دریافت شد
هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی
باع بزن قدش
بستگي داره كي بباره وقتي داري ميري مهموني دو ساعت مو درست كردي تا ميخواي بري سوار ماشين شي يهو زرت تشت آب خالي ميشه رو سرت( رگبار سيم ثانيه اي) اصلا هم دوست داشتني نيست
مادرم منو با شیلنگ ، سیخ کباب ، کارد آشپزخونه ، مشت ، لگت ، فحش نوازش میکرد .. اینا همه با هم بود. ... از اختراع های خودش بود ...باع بزن قدش
ولی باز من از مدرسه برمیگشتم خونه وقتی بارون میزد خیس خیس بودم ... الان هم عاشق قدم زدن زیر بارونم
هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی
سلام بر دوستان عزیز و محترم
یادم بیار وقتی سیستمم درست شد عکس بچگیامو نشانت بدم ... دلت برام کباب میشه اصن ...اوه اوه كتك زدني بوديا
غلت
آخ آخ ... ببخشید برم دفتر مشقمو بیارم 20 صفحه از روش بنویسم که ملکه ی ذهنم بشه ...
قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت قلت
هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی
خب دیگهواي آره منم گاهي از اين دست چرت و پرتا خواب ميبينم
در حال حاضر 62 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 62 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
