به سر شوق سر کوی تو دیرمنوشته اصلی توسط Rasoulh111
درگونم حالم خرابه حس یه کسی دارم که داره نفسهای اخرشو میکشه
به دل، مهر مه روی تو دیرم
بت من، کعبه من، قبله من
تویی هر سو نظر سوی تو دیرم
کسی که ره به بیدادم بر نی
خبر بر سرو آزادم بر نی
تمام خوبرویان جمع گردند
کسی که یادت از یادم بر نی
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
شیطان از ترسش طرف من نمیاد برو جایی دیگه بازیتو بکن
تو این روزهای سیاه و مریض فقط ...شیطان از ترسش طرف من نمیاد برو جایی دیگه بازیتو بکن
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
لب دهن فقط لب دهن ...
آنتی هیستامین بخوردرگونم حالم خرابه حس یه کسی دارم که داره نفسهای اخرشو میکشه
بیل میرمچی میگی؟
کار من از قرص دارو گذشتهآنتی هیستامین بخور
رفتی و رفتن تو آتش نهاد بر دل
از کاروان چه ماند جز آتشی به منزل ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
تو که ترکی بلد نیستی مجبوریبیل میرم
دو متر طنابکار من از قرص دارو گذشته
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 216 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 216 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
