همتون بي مهرفتين
همتون بي مهرفتين
می ترسم بزنه تو ذوقمنوشته اصلی توسط pirana
اگه میخواستی خودت بهش شماره میدادی
فعلا عزیزان جان
!?Who Cares؟!
چطوري پوري؟اگه تا الان شک داشتم که واسه زندگی گروهی و خوابگاه بدرد نمیخورم! الان به یقین رسیدم!
عین مرغدونی شیش نفرو چپوندن تو یه اتاق.
کم اعصاب خوردی و سردرد داشتم الان بدتر هم شده.
دو دیقه رو نمیشه تو سکوت سپری کرد!
چرا ...همتون بي مهرفتين
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
من بزرگترم ولی اون زورش بیشتره من 71 کیلو اون 90 کیلوپس مردونگیت کجا رفته؟ تو بزرگتری یا داداشت؟ بزن تو سرش غلط کرده چیزی بگه
ترسیدی شیرینی بخوایم نگفتی قبول شدی داری میری خوابگاه؟اگه تا الان شک داشتم که واسه زندگی گروهی و خوابگاه بدرد نمیخورم! الان به یقین رسیدم!
عین مرغدونی شیش نفرو چپوندن تو یه اتاق.
کم اعصاب خوردی و سردرد داشتم الان بدتر هم شده.
دو دیقه رو نمیشه تو سکوت سپری کرد!
از همین الان با شیلنگ بزنشون توله سگُ باید دم خوابگاه بکشی
همه رفتن كسي دور و برم نيست
چنين بي كَس شدن در باورم نيست
همه رفتن كسي دور و برم نيست
چنين بي كَس شدن در باورم نيست
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
حق با اونه چون زورش بیشترهمن بزرگترم ولی اون زورش بیشتره من 71 کیلو اون 90 کیلو
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 48 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 48 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
