××× بـــــا جــنبـه هـــا ×××

[Peyman]

يه روز عموم رو کشيدم کنار, بش گفتم روزى چند تا هواپيما ميخرى؟ گفت دو تا
گفتم ميدونى اگه نخرى با پولش ميتونى هرروز سيگار بکشى؟

[Peyman]

یه مدت با جمله"یه معصومیت خاصی تو چهرته" مخ میزدم

[Peyman]

شامپو شلغم پرژك براي موهاي سرما خورده...!!

[Peyman]

هیئت محل ما با این طبل و سنج هایی که امسال آوردن قشنگ میشه فهمید خصومت اصلیشون با اهالی محله نه یزید و سربازاش

[Peyman]

ایستگاه صلواتی تو محرم اینجوریه که 50 نفر وایمیستن چایی می‌خورن ثواب می‌بری 50 نفرم واسه ترافیکش بهت فحش میدن ثوابارو می‌شوره می‌بره.

[Peyman]

یه بار رفته بودم هیئت اون قدر محکم زنجیر میزدم پشت سریم گفت داداش مگه از خانواده ی شما هم کسی تو کربلا بوده؟

[Peyman]

يه بارم لخت داشتيم سينه مى زديم, يهو يدونه از اين گولاخا رفت بلندگو رو از مداح گرفت گفت اکثر داداچى ها دارن مچ رو ميشکونن

[Peyman]

يه بار تو تعزيه پيرمرده بم گفت تو بيا نقش طفلان مسلم رو بازى کن, تا يه ساعت داشتم از رو کتاب عربى بش ميفهموندم طفلان ينى دو نفر

[Peyman]

یه بار توی تعزیه دعوا شد، شمر و امام حسین دو نفری داشتن مسلم ابن عقیل رو میزدن.

[Peyman]

‏وصیت امام به آنان که در کار دولت سنگ می اندازند : در کار دولت سنگ نیندازید
وصایای امام ص 38