ديشب ماشينو يه دقیقه پارک كردم رو پل همسايه
طرف با ٧٥ سال سن
و يه زير شلواري سه خط و رکابی جهيده بيرون ميگه آقا ماشينتو وردار داريم ميريم مهمونی...
ميگم حاجي تا تو آماده شي من رفتم
ميگه ما الان داريم ميريم، وردار!!!!
ميگم حاجی با اين تيپ؟!!
برگشته ميگه تو گه نخور تِم شام امشب لباس راحتيه...