روحشان شاد و یادشان گرامی
تشییع شهدای غواص عملیات کربلای ۴تشییع شهدای غواص عملیات کربلای ۴تشییع شهدای غواص عملیات کربلای ۴تشییع شهدای غواص عملیات کربلای ۴
روحشان شاد و یادشان گرامی
تشییع شهدای غواص عملیات کربلای ۴تشییع شهدای غواص عملیات کربلای ۴تشییع شهدای غواص عملیات کربلای ۴تشییع شهدای غواص عملیات کربلای ۴
چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...][فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ویرایش توسط ehsansalehi : 06-17-2015 در ساعت 07:46 AM
شهدا برای همه مردم هستند نه جناحی خاص
فقط نظرمو میگم ، نه اینکه در نظر مقابل شما قرار بگیرم
اینکه یه عده به نفع خودشون دارن کارهای تبلیغاتی میکنن ، درست ، ولی این همیشه هست ، همه جناح ها و آدمها ، و تا حدودی قبول دارم نظرتونو
اما ما بقی بندهایی که گفتین رو بهشون واقفین؟؟
عراق یه بازیچه بود، چه کسانی همه جانبه همایتشون کردن !!!
نمیخوام زیاد ادامه بدم ، ولی کاش فقط چند وقتی رو توی شهر های غربی زندگی کرده بودین ، دیگه هیچوقت این حرفا رو نمیزدین
همین شهدا هم واس همین رفتن و جونشون رو دادن ، چون زیر بار حرف زور نمیخواستن برن
اگه اونا هم راضی به این اوضضاع بد نبودن ، همون موقع هم نمیرفتن و همه چیو قبول میکردن و این همه خرابی به وجود نمیومد
کسی که از یه سوراخ دوبار گزیده شه دیگه ...
بازم تاکید میکنم اصلا هدفم مقابله با نظر شما نیست ، موفق باشین
خود را نگر او را ببین ، کی دیده ای یاری چنین
اول به وصل خویش رس ، دوم به سوی دار شو
دلبسته را بر آب و گل نی آگه از اسرار دل
راز جهان عشق است و بس ، عاشق در این بازار شو
هوایِ داغِ جنوب
لباسِ تنگ، چسبان و پلاستیکیِ، غواصی
درست تا زیرلبت را محکم پوشانده
دست و پاهای بسته
دراز به دراز، کنارِ رفقایِ جوان، زخمی و ترسیده ات
نمیدانی چه میشود، تیر خلاص یا شکنجه در اردوگاه؟
اما
صدای بلدوزر، وحشت را در نفست به بازی میگیرد
ترس. چشمهای مادر دستهای پدر،زبان درازی های خواهر،کتانی های برادر،گل کوچک ب ا بچه های محل
آخ.. خدایا به دادم برس.. تنهایِ تنها
بلدوزر، پذیرایی اش را آغاز میکند
خاااک
نفست را حبس میکنی
صدای ِ فریادهایِ خفه ی دوستان، قلبت را تکه تکه میکند
بدنت رویِ زمین داغِ، زیر خاکِ سرد، چسبیده به لباسِ غواصی، آتش میگیرد
دستهای بسته ات را تکان میدهی
دلت با تمامِ بزرگیش، قربان صدقه های مادر را طلب میکند،اما انگار خاک ظالم است،هی سنگین و سنگین تر میشود،دلت نفس میخواهد
اما
فقط خاک است که در ریه ات، گِل میشود،خدایا کی تمام میشود
صدای ترک خوردن استخوانهایِ قفسه ی سینه ات را میشنوی؛کاش دستانت را محکم نمی بست
حداقل تا دلت میخواست، جان میدادی
نه نفس
نه دستانی باز، برایِ جان دادن
گرما و گرما
مادر بمیرد
چند بار مردنت تکرار شد تا بمیری؟
شادی روح شهدای تازه تفحص شده صلوات
چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...
این عکس عالیه.
خیلی حرف داره.
وسعت صداي ايران THE WIDE VOICE OF IRAN
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)