صفحه 20 از 21 نخستنخست ... 1018192021 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 191 به 200 از 210

موضوع: زمزمه های عاشقانه دزیره کوچولو اس ام اس | sms |

  1. #191
    فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    3,229
    تشکر
    440
    تشکر شده : 1,472
    حکم دل کردم... وليکن اول بازی بريد
    دل بدستش داده بودم پس چرادل ميبريد!؟!

    نوبتی ديگر گذشت و نوبت من باز شد
    شک و ترديد صدور حکم هم آغاز شد

    چشم در چشم حريف وديگری بردست يار
    بر زمين انداختم سرباز دل را بيقرار

    اشتباهی کرده بودم، آس دل دستش نبود
    هيچ خالی مثل خال هندوی مستش نبود

    شاه داشت اما حريفم بی بی دل را ربود
    برگ های بی ثمر از دست من افتاده بود

    بعد از آن بازی نگشتم من دگر گرد قمار
    نه گذرکردم ازآن کوچه، نه آن شهروديار...




  2. کاربر مقابل از Sina Rahnama عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  3. #192
    فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    3,229
    تشکر
    440
    تشکر شده : 1,472
    بعضیا قبل خواب رویاشونومرور میکنن
    بعضیا برنامه های فرداشونو
    ولی من دعا میکنم خواب زودتر ازاشک بیادسراغم




  4. کاربر مقابل از Sina Rahnama عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  5. #193
    فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    3,229
    تشکر
    440
    تشکر شده : 1,472
    همیشه دلخوری ها را...
    نگرانی ها را....
    به موقع بگویید....
    حرفهای خود را به یک دیگر با "کلام" مطرح کنید؛ نه با " رفتار"
    که از کلام همان برداشت می شود که شما می گویید؛ولی از رفتارتان هزاران برداشت....
    قدر بدانید" داشتنها " را
    مهربان بودن مهمترین قسمت انسان بودن است .




  6. کاربر مقابل از Sina Rahnama عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  7. #194
    فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    3,229
    تشکر
    440
    تشکر شده : 1,472
    یک متن فوق العاده زیبا (به تک تک واژه ها دقت کنید) و اگه دوست داشتید چند بار بخونید هربار بیشتر لذت می برید
    روزی همه فضایل و تباهی ها دور هم جمع شدند.
    آنها از بیکاری خسته و کسل شده بودند.
    خسته تر وکسل تر از همیشه.
    ناگهان "ذکاوت" ایستاد و گفت: بیایید یک بازی بکنیم؛.
    مثلا" قایم باشک؛ همه از این پیشنهاد شاد شدند
    "دیوانگی" فورا فریاد زد من چشم می گذارم من چشم می گذارم.
    و از آنجایی که هیچ کس نمی خواست به دنبال دیوانگی برود همه قبول کردند او چشم بگذارد
    و به دنبال آنها بگردد.
    دیوانگی جلوی درختی رفت و چشمهایش را بست و شروع کرد به
    شمردن ....یک...دو...سه...چهار...
    همه رفتند تا جایی پنهان شوند؛
    "لطافت" خود را به شاخ ماه آویزان کرد؛
    "خیانت" داخل انبوهی از زباله پنهان شد؛
    "اصالت" در میان ابرها مخفی گشت؛
    "هوس" به مرکز زمین رفت؛
    "دروغ" گفت زیر سنگی می روم اما به ته دریا رفت؛
    "طمع" داخل کیسه ای که دوخته بود مخفی شد.
    و دیوانگی مشغول شمردن بود. هفتاد و نه...هشتاد...هشتاد و یک...
    همه پنهان شده بودند به جز "عشق" که همواره مردد بود و نمیتوانست تصمیم بگیرد. و جای
    تعجب هم نیست چون همه می دانیم پنهان کردن عشق مشکل است.
    در همین حال دیوانگی به پایان شمارش می رسید.
    نود و ینج ...نود و شش...نود و هفت... هنگامیکه دیوانگی به صد رسید, عشق پرید و در بوته
    گل رز پنهان شد.
    دیوانگی فریاد زد دارم میام دارم میام.
    اولین کسی را که پیدا کرد "تنبلی" بود؛ زیرا تنبلی، تنبلی اش آمده بود جایی پنهان شود
    و لطافت را یافت که به شاخ ماه آویزان بود.
    دروغ ته چاه؛ هوس در مرکز زمین؛ یکی یکی همه را پیدا کرد جز عشق.
    او از یافتن عشق ناامید شده بود.
    "حسادت" در گوشهایش زمزمه کرد؛ تو فقط باید عشق را پیدا کنی و او پشت بوته گل رز است.
    دیوانگی شاخه ی چنگک مانندی را از درخت کند و با شدت و هیجان زیاد آن را در بوته گل رز فرو
    کرد.
    دوباره و دوباره این کار را تکرار کرد تا اینکه با صدای ناله ای متوقف شد .
    عشق از پشت بوته بیرون آمد ، اما با دستهایش صورت خود را پوشانده بود و از میان انگشتانش
    قطرات خون بیرون می زد.
    شاخه ها به چشمان عشق فرو رفته بودند و او نمی توانست جایی را ببیند.
    او کور شده بود.
    دیوانگی گفت « من چه کردم؛ من چه کردم؛ چگونه می تواتم تو را درمان کنم.
    عشق یاسخ داد: تو نمی توانی مرا درمان کنی، اما اگر می خواهی کاری بکنی؛ راهنمای من شو.
    و اینگونه شد که از آن روز به بعد عشق کور است و دیوانگی همواره در کنار اوست.
    🌺🌸🌷🌻(بربادرفته)🌺🌷🌻� ��




  8. کاربر مقابل از Sina Rahnama عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  9. #195
    فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    3,229
    تشکر
    440
    تشکر شده : 1,472
    انسان ها همیشه " بت " می سازند ....
    بعضی ها با " سنگ و چوب "
    عده ای با " باورهایشان "

    اولی ترسناک نیست ، چون با یک تبر در هم می شکند !
    ولی دومی بلایی است که هیچ جامعه ای از آن مصون نمانده است !

    پس بشکن ...
    باورهایی را که از تو یک زندانی ساخته است بی آنکه بدانی !!!!

    پرنده ای که "پرواز " بلد نیست ....
    به " قفس " می گوید؛
    " تقدیر " !!!!




  10. کاربر مقابل از Sina Rahnama عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  11. #196
    فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    3,229
    تشکر
    440
    تشکر شده : 1,472
    میگن اگه شبه احیاحق الناس به گردنت باشه دعات به عرش نمیرسه....
    میگم دلموکه شکستی.....
    ولش کن دلم که ماله خودت بودنه مال مردم
    تازه اصن مال من یاتونداره.....
    فداسرت




  12. #197
    فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    3,229
    تشکر
    440
    تشکر شده : 1,472
    با هم که قدم میزنیم ،حسودی اش میشود افتاب

    نه که هیچ گاه ...

    قدم نزده است با ماه!




  13. #198
    فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    3,229
    تشکر
    440
    تشکر شده : 1,472
    میـگـن چِـرا مـوهـاتـ هَمیشِـه کـوتـاهـِ‌!
    دُخْتَرِه غَمْگْـیـنُ و چِـه بـِه مـویـِ بُلَنْدْ!




  14. #199
    فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    3,229
    تشکر
    440
    تشکر شده : 1,472
    سی‌ و هفت درجۀ سانتی‌گراد ، گرمــــــایِ دستــــان‌َت مــی‌ارزد به کُــلِ حرارت‌هایِ بـی‌احساس....




  15. #200
    فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    3,229
    تشکر
    440
    تشکر شده : 1,472
    خدایا! ...در عبارت «اِنّا لِلّه و اِنّا اِلیهِ راجعون»..... «اِلیهِ راجعون»... یعنی پیش خودت؛ درست است؟ ...پیش خودت که جهنم نميشود ...میشود؟؟؟؟!




صفحه 20 از 21 نخستنخست ... 1018192021 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •