معشوق گمشدهای که بعد از 5 سال به آغوش عشّاق بازگشت!
احتمالاً همهی ما حداقل یکبار ویدئوی «گمت کردم» آخرین کار پخششده ی شادمهر عقیلی را که البته ساخت آن مربوط به حدود 2 سال قبل میباشد را دیده و برداشتهای متفاوت خود را از این اثر داشته باشیم.کشتی بیخدمهای شناور در میانهی دریایی بیکران با امواجی گاه خروشان.به نظرم این کانسپت میتواند به حال و روز این دورهی موسیقی پاپ کشور تشبیه شود و ناخدایی که به تنهایی کشتی را به سمت ساحل آرامش هدایت میکند، میتواند همان شادمهر عقیلی باشد.
«گمات کردم» به گواه بسیاری از موسیقیدوستان که آثار شادمهر عقیلی را با جدّیت دنبال میکنند، بعد از ترک بهیادماندنی «عادت» نزدیکترین اثریست که المانهای خاص شادمهر و به قول معروف همان امضای معروفاش را با خود حمل میکند.ترکیب سازهای بیس، فلوت، ماندولین، کیبورد و پرکاشن است در تنظیم این قطعه یادآور روزهای خوش «تقدیر» است، روزهای خلّاقیت، روزهای نوآوری.فکر میکنم این اثر میتواند طیف وسیعی از موسیقیدوستان را ارضاء کند؛ چه آنان که به ملودی اهمّیت میدهند یا به تنظیم کار، چه آنان که به ترانه اهمّیت میدهند یا اجرا و دیگر فاکتورها.ویدئوی کار نیز مثل همیشه توسّط تیمی حرفهای ساخته و بادقّت به سرانجام رسیده است.
شاید شادمهر عقیلی تنها کسیست که قادر است قطعهای را از آرشیو دو سال قبلاش درآورده، پخش کند و اینچنین موسیقی روز کشور را به چالش بکشد.دیگر باید متوجّه شده باشیم که تکنیک صرف در موسیقی کاربردی ندارد، بلکه این موزیکالیته و قدرت ذاتی موزیسین است که به اثر روح، سرزندگی و احساس میبخشد و هر کسی از این موهبت برخوردار نیست، چرا که موسیقی در اعماق وجود موزیسین ریشه دارد، در خوناش جریان میگیرد و بر دل مینشیند.اینچنین است که حتّی سادهترین ملودیهای ساختهشده توسّط شادمهر از جذّابیتهای ذاتی برخوردار میشود.
و مهمترین نکتهای که در مورد این اتّفاق موسیقایی وجود دارد، این است که در ابتدای سال یک اثر قوی منتشر شده است که میتواند تعیینکنندهی معیار کار خوب باشد و الهامبخش دیگر عزیزان تا سرمشق گرفته و البته به جز معدود مواردی سالی شبیه به سال پیش را برای مخاطبان موسیقی نسازند.
با مهر، امیر کرمانشاهی.