کارآفرینمیلیارد دلاری ایران کارش را از دستفروشی و درآمد روزانه ٣هزار تومان شروع کرده است. او تنها ٣٨سال دارد و درآمدزایی چشمگیرش با یک اتفاق معجزهآسا استارت خورده است. «عباس برزگر»، زاده و ساکن یک روستای بسیار کوچک به نام «بزم» شهرستان بوانات در استان فارس است. روستایی که نهچندان حاصلخیز است و نه جاذبه خاصی دارد اما با موقعیتشناسی درست این جوان روستایی توانسته در کتاب راهنمای گردشگری یونسکو، عنوان شگفتانگیزترین تجربه گردشگری ایران را از آن خود کند.
به گزارش شهروند، برزگر در یک شب بارانی ٢ گردشگر آلمانی را به خانه فقیرانه خود میهمان و از آنها با دمپختک و ترشی لیته پذیرایی میکند. میهمانان خارجی برزگر با پذیرایی صمیمانه و بیریای او ٢ روز تمام به سبک روستاییان ایرانی زندگی میکنند و گویا این تجربه منحصربهفرد آنقدر برایشان جذاب بوده است که به سرعت موضوع را رسانهای میکنند و برزگر را با انبوهی میهمان ناخوانده از آن سوی مرزها مواجه میکنند.
هوشمندی او برای بهرهبرداری از این اتفاق، به سرعت برزگر را شهره عام و خاص میکند و شبکههای تلویزیونی از سراسر جهان کارآفرین روستایی ایران را روی آنتن خود میبرند. برزگر حالا علاوه بر دهکده توریستیاش در تدارک یک تور عشایری با ١٥هزار سیاه چادر است. تور عشایری او تا سال ٩٥ رزرو شده است و کارشناسان میگویند این تور میتواند درآمدزایی برزگر را به اندازه تمام صادرات نفت کشور برساند.
درحال حاضر هزینه هر شب اقامت در دهکده گردشگری او چیزی حدود ٣میلیون تومان است. کارشناسان صنعت گردشگری میگویند اگر او بتواند استانداردهای هتل خاص و منحصر به فردش را ارتقا دهد به راحتی میتواند درآمدش را بهعنوان یکی از گرانقیمتترین هتلهای خاورمیانه و جهان افزایش دهد.درحال حاضر هتل برجالعرب دوبی گرانقیمتترین هتل خاورمیانه به شمار میآید، هزینه اقامت در این هتل شبی ١٩هزار دلار است .
گردشگران خارجی زندگی عشایر ایران را تجربه میکننداو این روزها مشغول آموزش خانوادههای عشایری برای پذیرایی از میهمانان خارجی است. میگوید ١٠٠ نفر از جوانان خانوادههای عشایر زبان انگلیسی آموختهاند تا بتوانند به راحتی با میهمانان ارتباط برقرار کنند. آنها قرار است میهمانان خود را به تماشا و تجربه تمام روزمرگیهای زندگی ایل قشقایی و بختیاری ببرند. میهمانان از دامنههای کوه بالا میروند و همراه با دختران جوان گیاهان دارویی میچینند. با چوپانان به صحرا میروند و در کنار آنها غذا میخورند. به سوگواریها و جشنهای عشایری دعوت میشوند. شبانه و در سکوت کوهستان به پیرمردهای نی انبان و سرنا نواز گوش میدهند و کنار دارهای زمینی گلیم و گبه مینشینند و بر تارهای آن گره میزنند. قصههای جن و پری کهنسالان ایل و تجربههای شگفت انگیزشان از مواجهه با طبیعت را میشنوند و باورهایشان درباره تولد یک نوزاد جدید و رسوماتشان را تماشا میکنند. برزگر میگوید، تور عشایری در مراحل نهایی راهاندازی است و تا آخرسال ٩٥ مسافران خارجی تمام سیاه چادرها را رزرو کردهاند. بیشتر مسافرانش از اسپانیا، پرتغال و لهستان میآیند و او درحال حاضر همان ٧٠٠ یورو برای هر شب اقامت در مجموعهاش را دریافت میکند. او میگوید: تا ٥سال آینده کیفیتها را با نظر کارشناسان بینالمللی بالا خواهم برد و قیمتها افزایشی نخواهد داشت.
همهچیز از یک اتفاق ساده شروع شد
مرد جوان روستایی که با نبوغ و خوششانسی توانسته سرانجام صنعت توریسم ایران را به ایدهآلهای ارزآوریاش نزدیک کند کارش را با دستفروشی آغاز کرده است. عباس برزگر ٣٨ ساله به «شهروند» میگوید: دستفروشی برایم تنها روزی ٣هزار تومان درآمد داشت که این مبلغ هرگز جوابگوی مخارج زندگی من و خانوادهام نبود. مسیر کسب و کار و زندگی عباس در یک شب بارانی بهطور معجزه آسایی تغییر کرد. او میگوید: با موتورسیکلتم از کوچه پس کوچههای روستایمان عبور میکردم که ناگهان به دو گردشگر خارجی و مترجمشان رسیدم. باران، تاریکی و گم شدن در راه برگشت حسابی خسته و کلافهشان کرده بود. آنها را به خانه خود دعوت کردم تا شب را در آنجا بگذرانند.
میهمانان آلمانی سرزده آمده بودند و در سفره فقیرانه عباس برزگر به جز دمپختک گوجهفرنگی، ماست محلی و ترشی لیته چیز دیگری پیدا نمیشد. آنها شب را هم درکنار خانواده برزگر و در رختخوابها و ملحفههای دستدوز همسرش گذراندند. یکی از میهمانها که پسر جوان ٢٠ سالهای بود بینهایت غمگین و پکر به نظر میرسید. مترجم در جواب کنجکاوی عباس میگوید که فردا روز تولد اوست و او از اینکه نتوانسته است به کشورش برگردد و تولدش را در کنار خانواده، دوستان و در زادگاهش جشن بگیرد ناراحت است. علی و زهرا فرزندان خردسال عباس برزگر موضوع را میشنوند. میز کوچک چرخ خیاطی مادر، چند بادکنک و کیک خانگی تنها بضاعت آنها برای خوشحال کردن میهمان آلمانی است. میهمان جوان از دیدن جشن تولد روستاییاش هیجانزده میشود و از صحنهها فیلمبرداری میکند. خانواده برزگر بعدتر میفهمند که مادر روزنامهنگار آن میهمان آلمانی جشن تولد در ایران را رسانهای کرده است. استقبال مخاطبان خانواده برزگر را به سرعت محبوب میکند از سازمان میراث فرهنگی به عباس برزگر خبر میدهند که میهمانان جدیدش در راهند. این سرآغاز توسعه هتل روستایی عباس برزگر میشود. حالا سیاه چادرهای عشایری هم به مجموعه هتل روستایی او اضافه میشوند. در همان محل اسکان واقعی عشایر...