صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 15

موضوع: خیابان خوابی یه دختر بی پناه دانشجو در یه مملکت به اصطلاح اسلامی

  1. #1
    فعال
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    4,499
    تشکر
    489
    تشکر شده : 1,497

    خیابان خوابی یه دختر بی پناه دانشجو در یه مملکت به اصطلاح اسلامی

    به خاطر تاخیر 10 دقیقه‌ای رخ داد

    خیابان‌خوابی دختر دانشجوی خوابگاهی!

    "وقتی مطمئن شدم دری برای من باز نخواهد شد به فکر دوستان و آشنایان افتادم، هیچکس در آن شب نبود، تنها من ماندم و خیابان های تهران و صدای بوق و ترمز ماشین ها. ساعت 2 نیمه شب شده بود و هیچ جایی نداشتم و باید به دنبال سرپناهی امن برای این شب می گشتم. مهمانسراها راهم نمی دادند و به سالن ترمینال پناه بردم و تا خود صبح روی صندلی با چشمانی خیره به کفش های مسافران شب را صبح کردم."

    این‌ جملات بخشی از سخنان دختر دانشجوی خوابگاهی است که به علت دیررسیدن به خوابگاه، مسئول خوابگاه به وی اجازه ورود نداده بود و ...



    "ش- الف" دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی و ساکن خوابگاه خودگردان فاطمه الزهرا (س) در گفت‌وگو با خبرنگار دانشگاهی ایسنا ماجرای آن شب که به گفته خودش شب وحشتناکی بود، اینگونه تعریف می‌کند: آنشب حدود 10 یا 15 دقیقه دیر رسیدم و هر چه به مسئول خوابگاه اصرار کردم که هیچ سر پناه دیگری ندارم و اگر وارد نشوم باید تا صبح کنار خیابان بمونم، مسئول خوابگاه اجازه ورود به من نداد.

    وی با اشاره به اینکه حدود نیم ساعت پشت در خوابگاه ماندم و التماس کردم تا بلکه در باز شود، می‌افزاید:‌ در این مدت باوجود تاریکی و حتی احتمال ایجاد مزاحمت‌ از سوی کارگران ساختمانی داخل کوچه، مسئول خوابگاه باز هم راضی به باز کردن در نشد.

    این دانشجوی دختر درباره تجربه تلخ سپری کردن یک شب تا صبح در خیابان‌های تهران، می گوید: بعد از اینکه از بازشدن در خوابگاه ناامید شدم، به ناچار دنبال یک سرپناه گشتم. به چند مهمانسرا رفتم اما از آنجایی که نامه اماکن را می خواستند به من اتاق ندادند. به فکر دوستان و آشنایان افتادم، هیچکس در آن شب نبود، تنها من ماندم و خیابان‌هایی که سیاهی شب و سکوت ترسناکی آن را فرا گرفته بود و تنها گهگاه صدای بوق و ترمز ماشین‌ها بود که زهره ترکم می کرد.

    این دانشجوی علامه می‌گوید: آن شب تا ساعت 2 بامداد در خیابان‌های تهران سرگردان بودم. هنوز هم وحشت آن شب در من تازه است. دائم از خودم می‌پرسیدم که " آیا مسئول خوابگاه راضی میشد دخترش شبانه در خیابان‌های تهران بی‌سرپناه بماند، چگونه به این راحتی مرا که دور از خانواده‌ام هستم، در خیابان آواره کردند؟ ... خیلی سوالاتی که هنوز هم برایشان پاسخی پیدا نکردم.

    وی ادامه می‌دهد که وقتی از پیدا کردن سرپناهی در آن وقت شب ناامید شدم، یاد ترمینال افتادم. راهم را به سمت ترمینال که سالن آن شاید امن ترین مکان برای من بود کج کردم. ساعت 3 و نیم بود که خود را با آژانس به ترمینال رساندم و شب را روی صندلی با چشمانی خیره به کفش های مسافران گذراندم.

    این دانشجو از ارسال نامه‌ اعتراض و شکواییه خود به اتحادیه خوابگاه‌های خودگردان خبر می‌دهد و می‌گوید: متاسفانه هنوز خبری نشده است.

    شوکتی رییس اتحادیه خوابگاه های خودگردان کشور با تایید چنین اتفاقی به ایسنا و با اشاره به دریافت نامه دانشجوی مذکور به ایسنا می‌گوید: با توجه به آیین‌نامه داخلی خوابگاه‌های خودگردان، درب خوابگاه در ساعت مقرر بسته خواهد شد و هیچ فردی حق ورود به خوابگاه را ندارد، این خانم هم با 10 دقیقه تاخیر به خوابگاه رسیده است و از لحاظ قانونی نباید درب باز می شده اما از لحاظ اخلاقی و عرف جامعه با توجه به شرایط جامعه باید اجازه ورود به این خانم داده می شد.

    وی با تاکید بر اینکه این مسئله به هیچ وجه از نظر اتحادیه قابل قبول نیست و هیچ کجای دین و اخلاقیات اجازه چنین رفتاری نمی دهد، می‌افزاید: اتحادیه از حق این دانشجو دفاع خواهد کرد و به هیچ وجه نباید به خاطر تاخیر خانمی را تا صبح در خیابان بگذاریم . اتحادیه تذکر کتبی به این خوابگاه داده است و فرصتی تعیین شده تا مدیریت خوابگاه با این مسئله برخورد کند در صورت عدم برخورد صحیح با این مسئله در شورای حل اختلاف اتحادیه این موضوع مطرح خواهد شد و در صورت لزوم حتی مجوز خوابگاه لغو خواهد شد تا از هر کسی حقوقی ضایع شده است احقاق حق صورت بگیرد .

    به قانون عمل کنیم یا به اخلاقیات!؟
    زیاد ، مدیر خوابگاه فاطمه الزهرا و عضو هیئت مدیره اتحادیه خوابگاه های خودگردان هم با تایید وقوع چنین اتفاقی به ایسنا می‌گوید: ظرف یک ماه گذشته این خانم چندین بار با تاخیر به خوابگاه مراجعه کرده است این اتفاق مسئله ایست که قانون برای ما تعیین کرده است، مطابق قانون راس ساعت 10:30 باید درب خوابگاه بسته شود و از ورود افراد ممانعت به عمل آید . سوال اصلی اینجاست که ما باید به قانون عمل کنیم یا به اخلاق ؟ در صورت ورود این خانم متهم بی قانونی می شدیم و حال متهم به بی اخلاقی .

    مدیر خوابگاه فاطمه الزهرا درباره برخورد با این مسئله و پاسخ به اتحادیه می گوید: من به مسئول خوابگاه نیز گفتم که عملش خلاف اخلاق بوده و این برخورد را قبول ندارم. بر همین اساس روز یکشنبه بناست در اتحادیه جلسه ای در همین موضوع بر گزار شود تا به این مسئله رسیدگی شود .



    آنچه در این مسئله قابل توجه است اجرای قانون به قیمت آوارگی شبانه دختری است، اتفاقی که می تواند برای هر دانشجوی دیگری در ابعاد بزرگتر و تلخ تر رخ دهد.

    مسئولان این خوابگاه خودگردان در دفاع از رفتار خود در حالی به آیین‌نامه‌های موجود اشاره می‌کنند که بی‌شک هیچ فرد مسئول و غیرمسئولی نیز راضی به این نمی‌شود که یک دانشجو ولو متخلف، پشت در خوابگاه بماند و شب را تا صبح در خیابان‌ها سپری کند.
    لینک خبر
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

  2. 6 کاربر مقابل از AL222 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  3. #2
    فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2012
    نوشته ها
    5,008
    تشکر
    112
    تشکر شده : 512
    چه قدر این مسئول در دیوث بوده مرتیکه جارکش فک کن خواهرته بازم باز نمیکردی ؟



  4. کاربر مقابل از amirsarab عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  5. #3
    فعال
    تاریخ عضویت
    May 2009
    نوشته ها
    7,844
    تشکر
    0
    تشکر شده : 9,894
    خوابگاه های خودگردان کلا بی صاحب هستن و حالا کدوم دانشگاهه علامه...


  6. کاربر مقابل از ehsansalehi عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  7. #4
    فعال
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    5,339
    تشکر
    197
    تشکر شده : 265
    حقیقتی هست که در کشور به اصطلاح اسلامی اتفاق افتاده


  8. کاربر مقابل از Brayden عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  9. #5
    فعال
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    5,339
    تشکر
    197
    تشکر شده : 265
    سو استفاده از نام انبیا

    خوابگاه فاطمه الزهرا



  10. #6
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    8,405
    تشکر
    284
    تشکر شده : 2,731
    به قانون عمل کنیم یا به اخلاقیات!؟
    زیاد ، مدیر خوابگاه فاطمه الزهرا و عضو هیئت مدیره اتحادیه خوابگاه های خودگردان هم با تایید وقوع چنین اتفاقی به ایسنا می‌گوید: ظرف یک ماه گذشته این خانم چندین بار با تاخیر به خوابگاه مراجعه کرده است این اتفاق مسئله ایست که قانون برای ما تعیین کرده است، مطابق قانون راس ساعت 10:30 باید درب خوابگاه بسته شود و از ورود افراد ممانعت به عمل آید . سوال اصلی اینجاست که ما باید به قانون عمل کنیم یا به اخلاق ؟ در صورت ورود این خانم متهم بی قانونی می شدیم و حال متهم به بی اخلاقی .

    مدیر خوابگاه فاطمه الزهرا درباره برخورد با این مسئله و پاسخ به اتحادیه می گوید: من به مسئول خوابگاه نیز گفتم که عملش خلاف اخلاق بوده و این برخورد را قبول ندارم. بر همین اساس روز یکشنبه بناست در اتحادیه جلسه ای در همین موضوع بر گزار شود تا به این مسئله رسیدگی شود .
    با چه رویی این اراجیف رو گفته! فرض کن این دختر ، دختر خودت بوده باز هم میگی باید به قانون عمل بشه نه به اخلاق!
    دانشجو تاخیر کرده ، درسته کارش بر خلاف قوانین بوده ، ولی این چه قانونیه که به دلیل تاخیردانشجو مانع ورود به خوابگاه که تنها سرپناهش هست بشه
    در این شرایط باید از دانشجو تعهد و یا دست نوشته ای که ایشون در فلان روز با این تایم تاخیر وارد خوابگاه شده که اگر اتفاقی هم افتاد خوابگاه هیچ گونه مسئولیتی در قبال این دانشجو نداشته باشه.
    ویرایش توسط MoRe : 08-23-2014 در ساعت 08:48 PM

  11. 2 کاربر مقابل از MoRe عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  12. #7
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    14,893
    تشکر
    4,684
    تشکر شده : 1,564
    این جور مسائل با چشم دیده شده
    بار رفیقم رفته بودیم فلان شهر واسه مسافرت و تفریح...
    ساعت 10شب دیدم یک خانم سرشو گذاشته رو پاش و چادر روش کشیده داره گریه میکنه. از دور فکر کردیم پیر زنه اما اومدیم نزدیک دیدم جوونه.
    رفیقم که که تو نیروانتظامیه خوشو معرفی کرد و گفت کمکی ازم بر میاد طرف گفت دانشجو هست و نمیدونه در حال حاضر کجاست بعد...
    اصل ماجرا این بود طرف مثلا با دوست پسرش قرار میذاره خیلی شیک و مجلسی میره سر قرار پسره هم با رفیقاش دختر معصومو میگیرن پشت و دنبالشو یکی میکنن بعد هم طرفو میندازن میرن.
    اخه دیوثا میخوان کاری کنین چرا سر این معصوم؟ یا چرا تیمی؟ یا چرا کل امید و زندگی دخترو ازش میگیرین.
    حالا طرف یا گوشه گیر میشه، یا میشه گرگ و میاد تو جامعه تلفافی میکنه...
    نکته جالبش این بود وقتی رسونیدم در خوابگاه دقیقا همین مشکل پیش اومد مسئول خوابگاه راش نمیداد و میگفت وقت خوابگاه گذشته و الان چیکار میکردو... بعد کلی خواهش و رفیقم کارتشو در اورد قبول کرد بره داخل و خانواده دخترو در جریان بذاره
    حال ما را از کسی پرسیده ای؟ **** مثل ما بال و پرت را چیده ای؟
    حسرت پرواز داری در قفس؟ **** می کشی مشکل در این دنیا نفس؟
    سادگی هایت برایت تنگ نیست؟**** رنگ بی رنگیت اسیر رنگ نیست؟
    رنگ دنیایت هنوزم آبی است؟**** آسمان باورت مهتابی است؟
    هرکجایی شعر باران را بخوان**** ساده باش و باز هم کودک بمان
    باز باران با ترانه ، گریه کن!**** کودکی تو، کودکانه گریه کن!
    ای رفیق روز های گرم و سرد**** سادگی هایم به سویم باز گرد!






  13. کاربر مقابل از YAS عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  14. #8
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    نوشته ها
    24,034
    تشکر
    912
    تشکر شده : 828
    نقل قول نوشته اصلی توسط YAS نمایش پست ها
    این جور مسائل با چشم دیده شده
    بار رفیقم رفته بودیم فلان شهر واسه مسافرت و تفریح...
    ساعت 10شب دیدم یک خانم سرشو گذاشته رو پاش و چادر روش کشیده داره گریه میکنه. از دور فکر کردیم پیر زنه اما اومدیم نزدیک دیدم جوونه.
    رفیقم که که تو نیروانتظامیه خوشو معرفی کرد و گفت کمکی ازم بر میاد طرف گفت دانشجو هست و نمیدونه در حال حاضر کجاست بعد...
    اصل ماجرا این بود طرف مثلا با دوست پسرش قرار میذاره خیلی شیک و مجلسی میره سر قرار پسره هم با رفیقاش دختر معصومو میگیرن پشت و دنبالشو یکی میکنن بعد هم طرفو میندازن میرن.
    اخه دیوثا میخوان کاری کنین چرا سر این معصوم؟ یا چرا تیمی؟ یا چرا کل امید و زندگی دخترو ازش میگیرین.
    حالا طرف یا گوشه گیر میشه، یا میشه گرگ و میاد تو جامعه تلفافی میکنه...
    نکته جالبش این بود وقتی رسونیدم در خوابگاه دقیقا همین مشکل پیش اومد مسئول خوابگاه راش نمیداد و میگفت وقت خوابگاه گذشته و الان چیکار میکردو... بعد کلی خواهش و رفیقم کارتشو در اورد قبول کرد بره داخل و خانواده دخترو در جریان بذاره

    دختری که دانشجوی شهر غریب هستش اگه با پسر قرار بذاره حقشه بزنن حامله ش کنن این مورد غصه خوردن نداره

  15. کاربر مقابل از rezaartist عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  16. #9
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    14,893
    تشکر
    4,684
    تشکر شده : 1,564
    نقل قول نوشته اصلی توسط rezaartist نمایش پست ها
    دختری که دانشجوی شهر غریب هستش اگه با پسر قرار بذاره حقشه بزنن حامله ش کنن این مورد غصه خوردن نداره
    شاید طرفو به هزار بهانه کشونده سر قرار (اشنایی بیشتر و ازدواج و قرار اول و...)
    حال ما را از کسی پرسیده ای؟ **** مثل ما بال و پرت را چیده ای؟
    حسرت پرواز داری در قفس؟ **** می کشی مشکل در این دنیا نفس؟
    سادگی هایت برایت تنگ نیست؟**** رنگ بی رنگیت اسیر رنگ نیست؟
    رنگ دنیایت هنوزم آبی است؟**** آسمان باورت مهتابی است؟
    هرکجایی شعر باران را بخوان**** ساده باش و باز هم کودک بمان
    باز باران با ترانه ، گریه کن!**** کودکی تو، کودکانه گریه کن!
    ای رفیق روز های گرم و سرد**** سادگی هایم به سویم باز گرد!






  17. کاربر مقابل از YAS عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  18. #10
    فعال
    تاریخ عضویت
    Jun 2012
    نوشته ها
    5,008
    تشکر
    112
    تشکر شده : 512
    نقل قول نوشته اصلی توسط YAS نمایش پست ها
    این جور مسائل با چشم دیده شده
    بار رفیقم رفته بودیم فلان شهر واسه مسافرت و تفریح...
    ساعت 10شب دیدم یک خانم سرشو گذاشته رو پاش و چادر روش کشیده داره گریه میکنه. از دور فکر کردیم پیر زنه اما اومدیم نزدیک دیدم جوونه.
    رفیقم که که تو نیروانتظامیه خوشو معرفی کرد و گفت کمکی ازم بر میاد طرف گفت دانشجو هست و نمیدونه در حال حاضر کجاست بعد...
    اصل ماجرا این بود طرف مثلا با دوست پسرش قرار میذاره خیلی شیک و مجلسی میره سر قرار پسره هم با رفیقاش دختر معصومو میگیرن پشت و دنبالشو یکی میکنن بعد هم طرفو میندازن میرن.
    اخه دیوثا میخوان کاری کنین چرا سر این معصوم؟ یا چرا تیمی؟ یا چرا کل امید و زندگی دخترو ازش میگیرین.
    حالا طرف یا گوشه گیر میشه، یا میشه گرگ و میاد تو جامعه تلفافی میکنه...
    نکته جالبش این بود وقتی رسونیدم در خوابگاه دقیقا همین مشکل پیش اومد مسئول خوابگاه راش نمیداد و میگفت وقت خوابگاه گذشته و الان چیکار میکردو... بعد کلی خواهش و رفیقم کارتشو در اورد قبول کرد بره داخل و خانواده دخترو در جریان بذاره
    چه دیوثانی پیدا میشن کجا داریم میریم ما ؟



  19. کاربر مقابل از amirsarab عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 9 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 9 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •