تو در مسافت بارانی = مریض حالی ...
تو در مسافت بارانی = مریض حالی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
دستت مبارک است که چَک می زند به گوش ،
دستت مبارک است که می آورد به هوش
عیسای دست های مبارک بزن مرا ،
تا مرده ای به زنده شدن مفتخر شود ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
شماهایی که مادراتون رو می بینید ، هر وقت که دلتون می خواد ،
حق ندارید ای ماه مهر رو گوش کنید ...
نخست وزیر میلاد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
در استانه پیری منو یاد قهوه قجری میندازه فضاش.
بسی میچسبد![]()
عجب حلوای قندی تو
امیر بی گزندی تو
در حال حاضر 216 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 216 مهمان ها)