ولی نشد ،
یعنی نه اینکه نشه ،
نخواستم که بشه ،
با همه ی اینا ،
خودش به من گفت که شدم ؛
نمی دونم چجوری شد ،
ولی شده بود ...
ولی نشد ،
یعنی نه اینکه نشه ،
نخواستم که بشه ،
با همه ی اینا ،
خودش به من گفت که شدم ؛
نمی دونم چجوری شد ،
ولی شده بود ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
ژیلت 7 هزارتومنی شده 25 هزارتومن ...
به خاطر محرم گرون کردن ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
به زودی شاهد حضور لشگر زامبی در سراسر کشور خواهیم بود ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
سینجول ، تو هم برو ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
اگه نری ، نمی گن که خودش نخواست بره ،
می گن نزاشتن بره ،
برو ، تو هم برو ،
برو و با رفتنت ، پنجره های پوچی جهانِ ملعون را ،
به روشنایی قلبِ جامانده در زباله دان تاریخت بگشا ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
به یک بانو ،
با اندامی به مانند Amy Adams
با صورتی به مانند Nicole Kidman
با لطافتی به مانند Anne Hathaway
با موهایی به بلوندی Margot Robbie
با صدایی به زیبایی Dalida
جهت تولید مثل نیازمندم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
از شما می پرسم ،
ای خفته گان :
آیا شما ندارید ،
زان بی نشان ،
نشانی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
من دستام بوی به فنا رفته گی فشار می ده رو تن تقدیر ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
سینجول (هانی) ،
زیرش زخمی ترِ ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
تو روزگارِ من که نفس زندانیه ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 155 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 155 مهمان ها)