ما بزرگ و نادانیم
مثل گاو مینوشیم
مرتعی سرابی را
قحطی از تو میدانیم
گریه غرق خواهد کرد
اسبهای آبی را
هم درشت و غمگینیم
هم سیاه و بدبینیم
هم برای آبادی
قطره ای نمیباریم
هم نگه نمیداریم
حرمت خرابی را
شب که میشود خوابیم
صبح و ظهر هم خوابیم
عصر هم تا شب خواب
شب دوبا[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]ه تا شب خواب
توی خواب میبینیم
روز آفتابی را
خوب خوب و خوشبختیم
خشک سفت و سرسختیم
ما در اوج تنهایی
چون زنان هر جایی
خوب خوب میدانیم
راه دوست یابی را
گاو اسب انسانیم
حافظان عرفانیم
حامیان زن هستیم
بندگان تن هستیم
پاس پاس میداریم
عشق رختخوابی را
علم درنوردیده
ساختار پیچیده
جاهلان فهمیده
ما ربات ها روزی
درک میکنیم آیا
فهم اکتسابی را
مفلسیم در خوردن
ممسکیم در مردن
ما که از خسیسان و
جمله کاسه لیسانیم
ترک میکنیم آیا
این گدا مابی را
رخت بخت پوشیدیم
مثل گاو نوشیدیم
مثل اسب کوشیدیم
مثل اشک جوشیدیم
گریه غرق کرد آنگاه
اسبهای آبی را
خوب خوب و خوشبختیم
خشک و سفت و سرسختیم
ما در اوج تنهایی
چون زنان هر جایی
خوب خوب میدانیم
راه دوست یابی را
گاو اسب انسانیم
حافظان عرفانیم
حامیان زن هستیم
بندگان تن هستیم
پاس پاس میداریم
عشق رختخوابی را
از اساس استادیم
در کلاس استادیم
فاضلیم در دانش
فاضلیم در خوانش
ارج می نهیم اما
شعر فاضلابی را
ویرایش توسط Changed : 09-02-2018 در ساعت 09:36 PM
این ما بزرگ و نادانیم من فقط اسب های آبیشو نمیفمم منظورش چیه
من کی ام ؟ انبوه اشعاری پریشان از شعار
هم حسین
هم منزوی
بسیار تلخی ناگوار ....
در حال حاضر 124 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 124 مهمان ها)