ترجمه از محمدرضا مرتضايي:
اداپتيو (Adaptiv)
اداپتيو(adaptive) نام يکي از فناوري هاي استتار است که توسط شرکت BAE Systems AB براي محافظت از تجهيزات خودي در برابر شناسايي توسط ابزارهاي مادون قرمز دشمن به کار مي رود. سازوکار استفاده از اين فناوري به اين صورت است که از صفحات شش ضلعي کوچکي که قادرند به سرعت سر يا گرم شوند، در اطراف ادوات جنگي مثل تانک يا نفربر استفاده مي شود و در واقع با اينکار تصويري غير از تصوير اصلي ادوات جنگي در رادار دشمن نمايش داده مي شود که اين کار باعث عدم شناسايي اين تجهيزات از ديد دشمن مي شود. شرکت بائه سيستمز در سال 2011 از فناوري استتار مادون قرمز اداپتيو رونمايي کرد و آن را به به تلويزيون حرارتي تشبيه کرد.
حدود 1000 قطعه شش ضلعي براي پوشش اطراف يک تانک يا نفر بر لازم است. دوربين هاي حرارتي همواره در حال ضبط تصاوير حرارتي تجهيزات طرف مقابل هستند و با اين راه مي توان از مورد هدف قرار گرفتن تجهيزات جلوگيري کرد. صفحات شش ضلعي به کار رفته در اين فناوري قادرند به سرعت سرد يا گرم شوند و به دماي محيط پس زمينه خود که مي تواند کوه يا جنگل باشد، برسند و موجب گمراهي دشمن در شناسايي تجهيزات شوند.
سيستم هاي رديابي حرارتي دشمن قادرند با ضبط تصاوير حرارتي تجهيزات، حرکت نيروها را تشخيص دهند. با اين فناوري جديد مي توان در واقع يک شنل نامرئي بر روي تجهيزات انداخت و نيروها را به دور از چشم دوربين هاي حرارتي و مادون قرمز دشمن حرکت داد.
در حالت کراپسيس(crypsis)، اين پنل ها قادرند تصوير مادون قرمز محيط پس زمينه تجهيزات را نمايش دهند؛ در حالت ميمسيس(mimesis) مي توان تصوير يک شي از قبل تعيين شده که در کتابخانه پايگاه داده اداپتيو تعريف شده را در پس زمينه قرار داد تا دشمن آن تصوير را ببيند و گمراه شود.
در حالت کرايپتيک(cryptic) از سازو کار يک ماشين دو محوره استفاده مي کند و تنها بخشي از پنل ها در آن فعال هستند که به کپي شرايط محيطي مي پردازند. بر طبق ادعاي مسئولين سازنده اين فناوري، اداپتيو براي افزايش فاصله اي که يک جنگ افزار شناسايي مي شود ساخته شده است که اين مسافت در حال حاضر کمتر از 500 متر است.
پنل هاي تشکيل دهنده پيکسل هاي شش صلعي حدود 5.5 اينچ (14 سانتي متر) عرض دارند و به بدنه جنگ افزاري که قرار است از ديد دشمن مستتر شود، مي چسبند. سيستم مورد استفاده در اين فناوري به اپراتو آن اين امکان را مي دهد تا با گرفتن تصاوير حرارتي از اشيا مختلف در اطراف، از آن براي نمايش در دوربين هاي حرارتي دشمن استفاده کند. اين فناوري براي اولين بار، توسط شرکت بائه سيستمز AB به سفارش Combat Vehi در طي يک برنامه محرمانه در سوئد ساخته شد.
MAARS
سيستم ماژولار و رباتيک مسلح(MAARS) يک ربات است که توسط شرکت کينيتيک طراحي شده است. اين جنگ افزار جديد در واقع در خانواده تالون طبقه بندي مي شود و به عنوان جايگزين ربات مسلح SWORDS از آن ياد مي شود. شاسي اين ربات نسبت به ربات SWORDS متفاوت تر و بزرگ تر است بنابراين وجه اشتراک کمي با آن و ربات هاي تالون دارد. پلتفرم مورد استفاده در مارس با هدف شناسايي و تجسس و رهگيري هدفبراي افزايش امنيت در تقابل هاي رو در رو طراحي شده است. اين سلاح را مي توان براي مصارف نظامي، غيرنظامي تنظيم کرد.
وزن اين پلتفرم، 3069 پوند است که با سنسور، اسلجه و مهمات مختلف تجهيز شده است. باتري که در اين سيستم مورد استفاده قرار گرفته قادر است تا 312 ساعت شارژ نگه دارد و در حالت خاموشي و خواب نيز تا يک هفته بدون شارژ مجدد مي توان از آن استفاده کرد.
سرعت حرکت مارس 70 مايل در ساعت است و قادر است تا 8 ميليون متر از کنترلرش حرکت کند. از هفت دوربين براي حرکت، آگاهي محيطي و دوربين اسلحه مثل دوربين هاي حرارتي در آن استفاده شده است. مارس به يک آتشبار M240B و چهار لوله پرتاب نارنجک که حول برجک 360 درجه آن قرار دارند، مجهز است.
450 گلوله و چهار نارنجک به طور پيش فرض در آن قرار دارد.نارنجک هاي مورد استفاده در مارس مي تواند از نوع گاز اشک آور، اسفنجي، ساچمه اي و ديگر پرتابه هاي غيرنظامي باشد. هر يک از لوله هاي پرتابگر نارنجک به طور جداگانه تجهيز مي شود که قابليت استفاده جداگانه از هر يک در کاربرد هاي نظامي و غيرنظامي را ميسر مي کند که اپراتور مارس مي تواند با توجه به شرايط از هريک استفاده کند.
از ديگر امکانات مارس مي توان به بلندگو، آژير خطر، نشانه گر ليزري، سيستم تشخيص آتش اشاره کرد. سيستم هاي تسليحاتي به کار رفته در مارس به طور کامل تعويض مي شوند و به عنوان مثال مي توان از موشک انداز نيز بر روي آن استفاده کرد.
XM2010
XM2010 براي استفاده در ميدان هاي جنگ که درگيري سنگيني بين نيروها وجود دارد با جديدترين فناوري اين حوزه طراحي و ساخته شده است. با اصلاحاتي که در سيستم اسنايپر M24 اعمال شد، شاهد افزايش برد و افزايش خشاب و گلوله ها و البته افزايش دقت در اين آتشبار نسبت به مدل هاي قديمي تر هستيم. در XM2010 از سيستم شاسي بازوهاي رمينگتون (RACS) و يک دستگيره تاشو براي تنظيم ارتفاع و طول آن استفاده شده است. اين قابليت ها به اپراتور اين رگبار اين امکان را مي دهند که به سادگي آن را با مشخصات فيزکي خود تنظيم کند و به راحتي آن را به نقاط مختلف حمل نمايد.
شاسي اضافي که اين آتشبار در اختيار دارد از يک ريل مونوليتيک با قطعات قابل جداسازي بهره مي برد که امکان مانور سريع و حرکت عرضي آن را در ميدان جنگ به اپراتور آن مي دهد. XM2010 از 5 خشاب گلوله قابل جداسازي استفاده مي کند که به اپراتور ان اين امکان را مي دهد در صورت نياز فوراً آنها را تعويض و اسلحه را با گلوله هاي جديد تغذيه کند. در اين رگبار از سيستم نوري شليک دوربرد لئوپولد و فناوري پيشرفته سرکوب صداي تايتان استفاده شده است.
سيستم XM25
سيستم هدفگيري فريبنده XM25 که با نام مجازتگر و سيستم ضدهوايي نيمه اتومايتک نيز از آن ياد مي شود يک لانچر پرتابگر هوايي است که در ساخت آن از XM29 OICW الهام گرفته شده است. از اين سيستم در جنگ افغانستان در سال 2010 استفاده شده است. XM25 CDTE از نارنجک هاي 25 ميلي متري استفاده مي کند که به سمت هدف پرتاب مي شوند و نزديک اصابت به آن منفجر مي شوند. يک مسافت سنج ليزي که در اسلحه به طور پيش فرض طراحي شده، فاصله دقيق تا هدف را محاسبه مي کند. کاربر نيز قادر است به طور دستي تا 10 فوت فاصله محاسبه شده را کم يا زياد کند.
سيستم به کار رفته در اين اسلحه طوري است که فاصله تا هدف به طور اتوماتيک محاسبه مي شود و هنگام شليک دقيقاً نارنجک پرتاب شده تا همان برد پرتاب مي شود. نارنجک پرتاب شده توسط اين اسلحه پس از شليک، بارها در هوا چرخش مي کند تا از رهگيري دشمن در امان باشد و به محض اينکه به مسافت از قبل تعيين شده رسيد، در هوا منفجر مي شود و اثرات انفجاري خود را بر جاي مي گذارد. اين قابليت ها XM25 را کاراتر از نمونه هاي مشابه و قديمي آن کرده است چرا که در نمونه هاي قديمي، نارنجک ها بايد به هدف برخورد مي کردند که ممکن بود به خطا رفته و اثر تخريبي زيادي بر دشمن نگذارد.
يکي از کارشناسان ساخت جنگ افزار به نام ريچارد اودت معتقد است ساخت XM25 جهش بزرگي در صنعت جنگ افزار سازي مدرن محسوب مي شود چرا که اولين جنگ افزار کوچکي است که به طور هوشمند کار مي کند. اين فناوري جديد توسط شرکت آليانت تک سيستمز و هکلر کوخ معرفي شده که بسيار قوي تر از نمونه مشابه خود يعني L-3 که به صورت کنترلي اهداف را مورد هدف قرار مي دهد و توسط شرکت براشير ساخته شده، عمل مي کند.
لانچر M203 رنج مفيدي حدود 150 متر دارد و حداکثر برد آن 350 گزارش شده و اين در حالي است که برد مفيد XM25 حدود 600 متر و حداکثر برد آن 700 متر گزارش شده است. مطالعات نشان داده اند که استفاده از XM25 با گلوله هاي در هوا منفجر شونده حدود 300 درصد موثرتر از هر لانچر پرتاب کننده نارنجکي در اين سطح است.
سيستم شوک TASER
سيستم تيزر اولين و تنها ابزار کنترل الکترونيکي براي بازدارندگي هوايي است. اين سيستم براي اعضاي سرويس مخفي آمريکا براي مبارزه با خطر حملات بمب گذاري انتحاري ساخته شده است.يک يونيت اين دستگاه از شش کارتريج TASER استفاده مي کند.
هر کارتريج از دو پروب برقي در دو جهت مختلف استفاده مي کند که با توجه به استفاده از آنها در جهات مختلف نيز مي تواند ميدان جنگ را به جهنمي براي دشمنان تبديل کند. ميزان قدرت سيستم شوک اين دستگاه قابل تنظيم است و اپراتور آن مي تواند براي پوشش آتش در هر منطقه از ميدان مبارزه ميزان مختلفي از آن را در جهات مختلف استفاده کند.
دستگاه هاي شوک تيزر قادرند به صورت عمودي نيز در لانچر خود بالا و پايين رفته و با توجه به حجم درگيري و وسعت پوشش ميدان جنگف مناطق خاصي را مورد هدف قرار دهند. يک دستگاه شوک به تنهايي مي تواند طول موج هايي تا فاصله 25 فوتي در شعاع 25 درجه ارسال کند. بر روي هر صفحه اين دستگاه، 36 دارت تيزر نصب مي شود. اين دستگاه را مي توان ازراه دور هدايت کرد و با يک دکمه از راه دور آن را فعال کرد؛ با دکمه بازيابي انرژي نيز مي توان پروب هاي برق آن را چندين بار شارژ کرد.
PHASR
رايفل هشدار نيروها و پاسخ به تحريک دشمن با نام اختصاري PHASR يک نمونه غيرنظامي و اوليه به شمار مي رود که در لابراتوار تحقيقات جنگ نيروي هوايي آمريکا زير نظر وزارت دفاع، طراحي و ساخته شده است. هدف از ساخت اين دستگاه محو موقت يک هدف از سيستم هاي رهگيري دشمن است. اسلحه هاي کورکننده ليزري در گذشته مورد استفاده قرار گرفته اند اما بنا بر پروتکل منع استفاده از سلاح هاي ليزري، استفاده از انها ممنوع است. ايالات متحده آمريکا نيز از 21 ژانويه 2009 به اين پروتکل ملحق شده است.
رايفل PHASR البته يک اسلحه ليزري با قدرت پايين محسوب مي شود که مشمول قانون منع استفاده از اسلحه هاي ليزري سازمان ملل نمي شود چرا که اختفاي موقت هدف هايي که دشمن احتمالا آنها را براي موشک باران رهگيري کرده، هدف اصلي آن است. از يک ليزر با طول موج 2 در اين رايفل استفاده شده است. از اين اسلحه براي اولين بار در لابراتوار نيوري هوايي آمريکا در نيومکزيکو استفاده شده است.
Auto assault-12
شات گان AA-12 که به Atchisson Assault نيز معروف است در سال 1972 توسط ماکسول اتکيسون براي اولين بار طراحي و ساخته شد. برجسته ترين ويژگي به کار رفته در اين شات گان کاهش لگد آن است.نسخه هاي 2005 اين شات گان پس از 18 سال آزمايش و فروش پتنت آن به سيستم هاي نظامي پليس، سرانجام ساخته شدند. طراحي اوليه اين شات گان مبناي ساخت بسياري از شات گان هاي مدرن امروزي است که از آن جمله مي توان به کامبت USAS-12 اشاره کرد.
اين اسلحه، تمام اتوماتيک است اما با نرخ 300 گلوله در هر دقيقه شليک مي کند که شليک گلوله در فواصل زماني کوتاه نيز يکي ديگر از ويژگي هاي برجسته آن به شمار مي رود. خشاب هاي گلوله اين شات گان 8 تايي، 20 تايي يا 32 تايي است.
گلوله هاي AA-12 مي تواند از انواع ساچمه اي، راب و يا غيرنظامي باشد. از گلوله هاي با قدرت انفجار بالا نيز مي توان در اين شات گان استفاده کرد که در آن صورت، AA-12 به لانچر سيار يک نارنجک انداز اتوماتيک و يا موشک انداز تبديل خواهد شد.
ليزر اونجر بوئينگ
ليزر اونجر بوئينگ(Boeing Laser Avenger) در واقع يک سيستم ليزري مادون قرمز است که قدرت آن تا ده ها کيلووات نيز گزارش شده است. اين اسلحه ليزري بر روي دستگاه جنگي اونجر AN/TWQ-1 سوار مي شود که اين دستگاه نيز از ساخته هاي خود شرکت بوئينگ مي باشد. ليزر اونجر سلاحي است که از ادغام اسلحه هاي هدايت کننده انرژي و اسلحه هاي کينتيکي که در سيستم هاي دفاع هوايي اونجر استفاده مي شود، به دست آمده است.
شواليه سياه
شواليه سياه نام يک نمونه اوليه از نفربرهاي بدون سرنشين ساخت شرکت بائه سيستمز است.وزن اين نفربر 12 تن است و با هواپيماهاي C-130 مي توان آن را جا به جا کرد؛ بنابراين از اين نفربر در حملات هوايي نيز مي توان استفاده کرد چرا که قادر است از درون هواپيما و از هوا بر روي نيروهاي دشمن آتش بريزد.
در اين نفربر نيز مشابه تانک هاي جنگي از توپ 30 ميلي متري و يک رگبار کوکسيال 7.62 ميلي متري استفاده شده است. قدرت موتور اين نفربر 300 اسب بخار است که توسط شرکت کاترپيلار ساخته شده است.اين جنگ افزار در حال حاضر در مرحله آزمايشي در ارتش آمريکا قرار دارد و استفاده از آن مي تواند تحولي در تجهيزات جنگي بدون سرنشين ارتش آمريکا ايجاد کند.
سيستم دفع اکتيو(ADS)
سيستم ADS يک اسلحه غيرمخرب در ارتش امريکا است که با استفاده از هدايت انرژي کار مي کند. از اين وسيله براي ايجاد پارازيت در منطقه،کنترل ازدحام و امنيت نيروها استفاده مي شود. نام غيررسمي اين جنگ افزار، اشعه حرارتي است چرا که سازوکار آن با گرم کردن سطح هدف از طريق اشعه است. ري تئون نام نسخه فعلي اين جنگ افزار است که با برد کمتر از اين فناوري استفاده مي کند. از ADS در سال 2010 در جنگ افعانستان استفاده شد اما بدون استفاده از آن به آمريکا بازگردانده شد.
در اگوست 2010 بود که فرماندار لس انچلس اعلام کرد، قصد استفاده از اين فناوري بر روي زندانيان ندامتگاه لس انجلس را دارد. او معتقد بود با اين دستگاه مي تواند از درگيري هاي بين زندانيان که در محوطه زندان انجام مي شود، جلوگيري کرد.
ADS در حال حاضر تنها در نمونه هايي که بر روي لانچر اختصاصي خود بر روي يک وسيله چهار چرخ کار مي کند و نيروهاي پليس و نيروي دريايي آمريکا در تلاش براي استفاده از آن در نمونه هاي سيار و قابل حمل هستند. ADS تحت يک برنامهدقاعي در لابراتوار تحقيقاتي نيروي هوايي آمريکا ساخته شد و بر طبق برخي گزارش ها، روسيه و چين نيز در صدد ساخت نمونه مشابهي از اين سيستم هستند.
پهپاد MQ-9 Reaper
نيروي هوايي امريکا به منظور تامين توان دفاعي نيروهاي خود در برابر حملات اوليه دشمن متخاصم استفاده از پهپاد MQ-9 Reaper را پيشنهاد داد. اين پهپاد از نمونه قبلي يعني MQ-1 Predator بزرگ تر و قدرتمندتر است.
و براي هدف قرار دادن دقيق تجهيزات دشمن در زمان هاي خاص و نابودي کامل يا غيرفعال سازي آنها طراحي شده است. معناي حرف M چندکاره بودن و حرف Q به امکان هدايت از راه دور آن اشاره دارد و شماره 9 نيز به معناي ساخت سري نهم از هواپيماهاي بدون سرنشين در ارتش آمريکا است.
F-22 Raptor
جنگنده F22 raptor جديدترين جنگنده نيروي هوايي آمريکا محسوب مي شود. در اين جنگنده مدرن مي توان قابليت هاي حرکت بدون رهگيري در رادار دشمن، قابليت سوپرکروز، امکان مانور بالا و حمايت از نيروها و جهش هاي ناگهاني را ديد.از جنگنده رپتور مي توان در ماموريت هاي هوا به هوا و هوا به زمين استفاده کرد که به معناي واقعي تمامي هدف هاي عملياتي خود را به طور کامل نابود مي کند.
F22 يک پروژه مهم در نيروهاي تهاجمي آمريکا محسوب مي شود و براي مديريت آسمان جنگ و واکنش سريع به حملات دشمن و طي مسافت هاي طولاني براي دفع تهديدات دشمن طراحي و ساخته شده است و در نيروي هواييف دريايي و زميني ارتش آمريکا مورد استفاده قرار مي گيرد.
F22 در حال حاضر رقيبي در سطح جهان نداردچرا که توانايي هاي خاص اين جنگنده را هر جنگنده اي ندارد. استفاده از سنسورهاي خاص و سيستم هاي هوايي پيچيده و مديريت اتوماتيک و هوشمند فضاي جنگ و تجهيز به سلاح هاي مرگبار، اين جنگنده را به يکي از کابوس هاي دشمنان در آسمان تبديل کرده است.
در آينده و براي حملات هوا به زمين، رادار اين جنگنده نيز ارتقا پيدا خواهد کرد و به هشت بمب جديد نيز مجهز مي شود. يکي از ويژگي هاي خاص اين جنگنده اين است که در مقابل شليک هاي زمين به هوا و هوا به هواي دشمن جان سالم به در مي برد. F-22 قادر است در حالتي موسوم به خفاش در روز حرکت کند و بدون اينکه رادارهاي دشمن آن را شناسايي کنند از خود محافظت کند. قدرت موتور اين جنگنده نيز از هر جنگنده ديگر در جهان بيشتر است.